یادداشت میمخاء!
دیروز
"به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست" اگه عذاب وجدان تموم کردن کتاب نبود خیلی وقت بود گذاشته بودمش کنار و رفته بودم سراغ یه کتاب دیگه، رفتم یه صفحه از صفحهی آخر رو خوندم کتاب برام تا حدودی اسپویل شده، و حالا اینجوریم که شینگن ین داره چه غلطی میکنه🤦🏻♀️ صفحه ۳۴۳ هستم:/ اولین کتاب فانتزی اساطیری میخوندم هست، قبلا فانتزی نوجوانانه تخیلی از پرتقال خونده بودم ولی این عاشقانهش اذیتم میکنه باید بگم رفتار های شینگن ین بیشتر😮💨 جمله های قشنگ داشت اما، کتاب جالبی برام نبودم، دیکه سراغ اینجور کتاب ها نمیرم(امیدوارم بخاطر جلد کتاب و نظرات بقیه کتابای فانتزی اساطیری و از این نوع رو نخونم😂😮💨). *با عذاب وجدان نخوندن جلد بعدش چکار کنم؟!😔😂 «این یادداشت و نظر قرار ویرایش بشه بزودی و کامل نیست» -تیر ۴۰۴/ چاپ پنجاهدوم|چهارصدوسه-
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.