یادداشت نازنین زهرا فلاح

        «آ: یه چیز جالب در مورد مامانم. همۀ زندگی‌م، از وقتی کوچیک بودم، اونو آدم خیلی غمگینی می‌دیدم. یعنی مثل آدم‌های دیگه که بلند بودن یا چاق یا لاغر. پدرم همیشه به نظر آدم قوی خونواده می‌رسید. انگار پدرم پررنگ بود و مادرم محو و کمرنگ. می‌دونم به نظر دیوونه می‌آم.

ت: نه، اصلاً.

آ: ولی بعدها، وقتی حقیقت رو دربارۀ زندگی‌مون فهمیدم، دیدم هنوز غمگینه. ولی قوی هم هست. اصلاً رنگش محو نبود. غم نبود، بیشتر ترس بود ــ «هیچ‌وقت نمی‌دونی‌ها».
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.