یادداشت کتابخانه کوچک جادوگر تمام وقت

        با این نمایشنامه عاشق رشت شدی.
بعدتر یک شب تابستونی بی بارون وسط میدون شهرداری رشت ایستاده بودی.دورترین اتفاقی ک تصور میکردی .از اون لحظه به بعد زندگی کردن رو شروع کردی.
      
38

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.