یادداشت زهرا عباد

        #یادداشت_کتاب 
#کتابفروشی_خانه_به_خانه
دنبال کتابی می‌گردید که وقتی دست می‌گیرید نتوانید زمین بگذارید؟ یا کتابی که همراهش بخندید و گریه کنید؟ کتابی که به آن امتیاز کامل بدهید؟ (البته من ندادم که علتش را می‌گویم) پس بیایید سراغ کتابفروشی خانه به خانه!

کتاب داستان پیرمردی است که سالهاست کارش رساندن کتاب‌های سفارش داده شده به در خانه مشتری است. نه! او پیک نیست. بلکه یک خوره کتاب است که تا کتابی را نخوانده باشد دست مشتری نمی‌دهد! حتی بیشتر اوقات مشتری مدل کتاب مورد نظرش را توضیح می‌دهد و او کتاب پیشنهاد می‌دهد. (یاد کار خودم در مدرسه افتادم!)
حالا بعد از سال‌ها، او مشتری‌های ثابت اما کم تعداد خودش را دارد که البته هرکدام هم مساله و مشکلات خاص خودشان را دارند که از نظر پیرمرد، به او ربطی ندارد. اما این وسط دختری پیدا می‌شود که مدتی با پیرمرد همراه می‌شود و از نظر او این مسائل به آن‌ها ربط دارد و باید با پیشنهاد کتاب‌های متفاوت، نه صرفا کتابی که مشتری خودش می‌گوید، به آن‌ها کمک کنند. (باز یاد کار خودم افتادم!)

این کتاب داستان این پیرمرد و دخترک است در حین مواجهه با مسائل متعدد که از جمله آن، مشکلات خودشان دو نفر هم هست.

کتاب فوق‌العاده است. حتما بخوانید. بعد از پایان آن ناراحت می‌شوید که چرا زود تمام شد و ادامه ندارد! 

اما ماجرای ندادن امتیاز کامل. به نظر من پایان کتاب می‌توانست مفصل‌تر باشد نه اینجور سریع و جمع و جور...

 
      
111

16

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.