یادداشت عمو حسام

        «کربلا برای تو که خون منی، انتهای راه نیست، ابتدای جایگاه است.
آن نوح بود که برای راندن کشتی، نیاز به آب داشت، تو که حسین منی،کشتی‌ات را به خشک می‌رانی به شط عطش می‌افکنی و لنگرت را از کناره‌ی کویر کرب و  بلا باز می‌کنی و سفر نجات‌بخش و حیات‌آفرین‌ات را از خاک و خون آغاز میکنی.»

کتاب واقعا شیرینی بود. به دنبال قلم شیرینِ نویسنده توی فصول مختلف کتاب بودم که به راز محبوبیت کتاب پی ببرم و این امر در فصل نهم کتاب محقق شد..
بخونید و اشک بریزید و امید که از دستانِ ابوالفضائل و کلیددار باب مدینه‌ی علم نبی مدد بگیریم برای پرواز و حرکت و عشق با این کاروان خالق آب و ادب..
یاعلی..
      
44

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.