یادداشت بهروز دلاور

        ﷽
بند اول: در وجود همه انسان‌ها دو مثلث است،مثلث دانایی یا نور؛مثلث جهالت یا تاریکی.من به جهت ضیق وقت بیشتر روی مثلث جهالت تمرکز می‌کنم.این مثلث از سه ضلع ترس،منیّت و ناامیدی تشکیل شده است
.
بند دوم:متن بالا بریده‌ای از ‌کتاب #ویولن_زن_روی_پل است،آنجا که آقا خسرو باباخانی دارد برای دکتر از ناامیدی و ترس می‌گوید
.
بند سوم:در بین این همه کتاب که خوانده‌ام،چندین جلد کتاب را دوست دارم که دوباره یا حتی سه‌باره بخوانم و #ویولن_زن_روی_پل یکی از آن‌هاست
.
بند چهارم: جناب آقا خسرو باباخانی آنچنان قلمت با خط به خط این کتاب برجانم نشست که کاش زودتر می‌نوشتید و کاش زودتر می‌شناختم شما را و کاش به زودی ببینم شما را
.
بند پنجم: به قول مرحوم آقای #علی_صفوی_شاملو ازهمه افراد بالاتر از ۱۸ سال،مسئولین فرهنگی و اجتماعی،فعالین جهادی و عزیزان معتاد و خانواده‌های آن‌ها می‌خواهم این کتاب را بخوانند
.
بند ششم: ویولن زن روی پل روایت زندگی آقا خسرو باباخانی‌ست،که به مدت سی سال درگیر اعتیاد بودندو در نهایت بعداً با تلاش و استقامت خود و حمایت کنگره شصت از دام اعتیاد گذر کرد و به شد راهنمای دیگران برای #سفری_از_ظلمت_به_نور، روایتی دست اول،خواندنی،جذاب و به معنی واقعی کلمه یک #شاهکار
.
بندهفتم: برای من این کتاب ماندگار است و همیشه و همیشه و تا هروقت که بتوانم به دیگران پیشنهادش می‌کنم و رحمت خدا بر نویسنده،بر ناشر و هرکسی که در تولید این کتاب نقش داشته است
.
و کاش #ویولن_زن_روی_پل رابخوانید،به دیگران معرفی کنید و از خواندن یک شاهکار لذت ببرید و باز هم می‌گم که دوست دارم به زودی شما را ببینم جناب #ابن_الیل