یادداشت زَهْــــراٰ نوروزی

دختر شینا: خاطرات قدم خیر محمدی  کنعان همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی  هژیر
        خیلی وقت است این کتاب را در قفسه کتاب‌فروشی ها می‌دیدم ولی نمیدانم چرا هیچوقت آن را برای خرید انتخاب نکردم!!!
امسال تیرماه در غرفه کتاب فروشی حرم امام رضا جان، رفیقم این کتاب رو برداشت و گفت مامانم این کتاب رو خونده و میگه این کتاب انقد قشنگه که ارزش دوبار خوندن رو داره
به فکر فرو رفتم! چرا این کتاب؟ چرا الان؟
توی ذهنم جرقه خورد که در اولین فرصت این کتاب رو از یکی از رفقای دیگم که میدونستم این کتاب رو چندسال پیش از راهیان نور خریده، قرض بگیرم و بخونم
بالاخره موفق شدم
من کتاب دختر شینا رو تموم کردم، با گریه تموم کردم
در طول داستان همیشه کنار شخصیت اصلی یعنی قدم‌خیر ایستاده بودم، ازش یاد میگرفتم...
همش خودم را جای او تصور میکردم، میگفتم اگه تو بودی چیکار میکردی؟ چه تصمیمی می‌گرفتی؟
آیا مثل قدم‌خیر انقد استوار پای قولی که داده بودی می‌ایستادی؟! 
      
25

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.