یادداشت زهرا کاردانی

نوشابه زرد
        نوشابه‌ی زرد را با صدای منصور ضابطیان شنیدم. انتخاب ضابطیان برای روایت و نشان دادن بخش هایی از مقصد را خیلی وقت ها دقیق، باریک بینانه و خوب دیده‌ام. نویسنده خوب می‌داند چطور بدون آنکه از خودش اطلاعات شخصی خاصی به اشتراک بگذارد، چطور سفر، شهر و آدم ها را روایت کند که خواننده تا انتها کنارش روی صندلی بماند و از جایش تکان نخورد. 
از توصیف زوج چینی تا ماجرای روز جلیقه نارنجی.
اما گاهی قضاوت های شخصی یا خشم‌های درونی نویسنده از متن بیرون زده و اگر خواننده نداند که این سفر درست در بحبوحه‌ی اتفاقات سال ۴۰۱ رقم خورده؛ مات می‌ماند که این همه کنایه برای چیست؟
روایت، جزئی از یک کل بزرگ است که به دلایل مختلف ابتر مانده. وقتی کتاب تمام می‌شود مطمئنی که بخش های زیادی هنوز برای تعریف کردن وجود دارد که یا راوی فرصت تجربه و جست‌وجو نداشته یا انتخاب کرده که از دایره‌ی روایتش بیرون بماند.
      
7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.