یادداشت امید روشن
1403/11/26
مقدمه کتاب اینجوری شروع میشه که: . "در قعر اقیانوس اطلس کتابی نهفته است و این سرگذشت آن کتاب است که برایتان حکایت میکنم. شاید شما سرانجام آن را بدانید، چون روزنامههای وقت آن را گزارش کرده و از آن پس نیز چندین کتاب آن را نقل کردهاند: هنگامی که کشتی مسافربری تایتانیک در شب چهاردهم آوریل سال هزار و نهصد و بیست و نه در نزدیکی سواحل ارض جدید غرق شد، معتبرترین قربانی آن یک جلد کتاب بود، نسخه منحصر به فرد رباعیات عمر خیام؛ حکیم و شاعر و ستاره شناس ایرانی به قلم خودش." . همین مقدمه عجیب کافیه تا بفهمیم با چه داستان عجیب و پرکششی طرفیم. امین معلوف در این کتاب چند فراروایت رو به هم وصل میکنه و یک شاهکار خلق میکنه. کتاب شامل دو بخش اصلیه، بخش اول که شرح زندگی عمر خیام در دوران سلجوقیان و کشمکشهاش با فرقه اسماعیلیه و حسن صباح و بخش دوم که داستان چگونگی بدست آوردن دستنوشته سمرقند توسط راوی داستانه و در دوران قاجار و انقلاب مشروطه روایت میشه. نویسنده با استفاده از شخصیتها و روایتهای واقعی و مستند و ربط دادن اون ها به هم یک داستان عجیب رو خلق کرده و موقع خوندنش بارها آدم به شک میفته که این داستان واقعا اتفاق افتاده یا نه. شبیه کاری که اروین یالوم در کتاب "وقتی نیچه گریست" انجام داده. در بخش اول خیام خودش به عنوان شخصیت محوری کتاب در کنار حسن صباح و خواجه نظام الملک حضور داره و در بخش دوم هم شخصیت هایی مثل سید جمال الدین اسد آبادی و میرزا رضای کرمانی در رمان حضور دارن. . در کل تجربه خوندن این کتاب برام یکی از نابترین تجربه های امسال بوده و امیدوارم این شاهکار بیشتر خونده بشه.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.