یادداشت ابوالفضل شربتی

        شاید یکی از مهمترین دارایی‌های گرانبهایی که از پدر و مادر به فرزندان به ارث می‌رسد عزت نفس باشد، چراکه چیزی وراثتی تیسا و بر اساس تجاربِ ما والدین در کودک‌مان شکل می‌گیرد. عزت نفس به خودآگاهی مثبت می‌انجامد، و ناگفته پیداست که خودآگاهی برگ برندۀ ما انسان‌هاست. اگر کمی دقت کنیم می‌بینیم که خودآگاهی تصویری قطعه قطعه است، جنسیت، کار مورد علاقه‌مان، چیزی که در آن موفقیم، چیزی که نگران و مضطرب‌مان می‌کند، تجارب خوشایند و ناخوشایندِ ما همگی تکه‌های پازل خودآگاهی است. این وسط ویژگی‌های خاص رفتاری، جسمی و روانی این تکه‌های پازل را کنار هم قرار می‌دهند. حال جایگاه عزت نفس کجاست؟ اگر احساس کاملاً خوبی نسبت به خود داشته باشیم می‌توانیم تکه‌های این پازل را بهتر کنار هم بچینیم و خودآگاهیِ بهتری داشته باشیم. این کتاب مهارت‌هایی را به دست می‌دهد تا عزت نفس و در نتیجه خودباوری و خودآگاهی را در کودکان ایجاد و تقویت کرد.
نخستین مسأله‌ای که در پرورش عزت نفسِ کودک اهمیت دارد نقش والدین است، اینکه پیش پدر و مادرشان اهمیت دارند یا خیر. بنابراین شاکلۀ امنیت و عزت نفس کودک «محبت» است. به‌مرور عوامل مختلفی در تقویت (یا ایجاد) این مولفۀ اساسیِ زندگیِ کودک نقش دارد: موفقیت در مدرسه، «توانایی ایجاد و نگهداری روابط دوستانه و بروز نشانه‌های جسمی و جنسی در سنین نوجوانی و بلوغ». بستر‌های مختلفی در کودکی سبب تقویت یا ضربه به عزت نفس می‌شود، یکی از آن‌ها (علاوه‌بر موارد پیش‌گفته) فشار در حوزه‌هایی است که خود را با همسالان‌اش تعریف می‌کند، جاهایی که حس مقایسه بیشتر احساس می‌شود. این کتاب آمده شرایط عزت نفس و خودآگاهی مثبت و منفی را ترسیم کرده و راهکارهایی هم برای پرورش آن داده است. در ادامه تلاش می‌کنم خلاصه‌ای از فصول این کتاب به دست دهم.
این کتاب از یازده فصل کوچک تشکیل شده. فصل اول به کلیاتی دربارۀ عزت نفس و خودآگاهی می‌پردازد. به‌نوعی نقشۀ راه و مغز کتاب آورده شده. فصل دوم، با عنوان «او را دوست بدارید»، به ضرورتِ مسألۀ محبتِ والدین می‌پردازد. البته نباید در محبت زیاده‌روی کرد، کافیست تا با گفتار و اعمال مطمئنشان کنیم که برایمان ارزش دارند. فصل سوم می‌گوید همانطور که انتظار دارید کودک به شما احترام بگذارد شما هم به کودک احترام بگذارید. به حرف‌هایشان گوش دهید، با آن‌ها صحبت کنید و کارهایی دیگر. فصل چهارم به استقلال کودک می‌پردازد، راهکارهایی که زمینۀ استقلال کودک را می‌چیند. جالب است که یکی از ترفندهای استقلالِ کودک مسألۀ ورزش دانسته شده، یعنی با ورزش کودک جرأت استقلال را پیدا می‌کند. فصل پنجم به گوش کردن بیشتر می‌پردازد. اهمیتش را در فصل‌های قبل گفت، اینجا چند تکنیک را به ما می‌دهد.
فصل ششم به انواع شیوه‌های تربیت کودک می‎‌پردازد. آزادمنشی در تربیت کودک به‌معنای ول‌انگاریِ او نیست، بلکه دادن آزادی و مسئولیتِ محدود به کودکان است. این محدودیت‌ها حس امنیت را به وجود می‌آورد. حس تعلق را در فصل هفتم بررسی می‌کند. این حسّ تأثیر قابل‌توجهی بر پایه و اساس عزت نفس کودک دارد. عضویت در گروه‌های مختلف (علاوه‌بر خانواده) سبب می‌شود درک بهتری از خود داشته باشد. فصل هشتم به مدرسه می‌پردازد. طبیعتاً تأثیرِ مدرسه به اندازۀ خانواده نیست. اینکه در مدرسه صرفاً بر مهارت‌های آموزشی تأکید می‌شود باعث می‌شود کودک احساس بی‌کفایتی کند و در او رشد کند. بنابراین، این فصل چندین ترفند به شما برای جبران این نقیصه می‌دهد. فصل نُهم به جنسیت می‌پردازد. باید به فرزندانمان بیاموزیم که از جنس‌شان (درک صحیح از اندام‌های بدنی‌شان) آگاهی داشته باشند و ما هم طبق آن به رشد شخصیتِ آن‌ها کمک کنیم. از تشویق غافل نشوید، همانند غذا برای بدن است. این را در فصل دهم می‌گوید. بچه‌ها را دلگرم کنید. فصل آخر نیز به کودکانی می‌پردازد که عزت نفس‌شان لطمه دیده، راهکارهایی برای این دسته از کودکان.

      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.