یادداشت

یک پرونده ی کهنه
        فکر کنم بهتر است همین اول تکلیف خوانده این یادداشت را روشن کنم و بگویم که رمان « یک پرونده کهنه »  نوشته آقای رضا جولایی  نویسنده خوب و صاحب سبک معاصر را دوست داشتم و از خواندنش هم خیلی لذّت بردم و هم به اطلاعات تاریخی و هم آگاهی های خودم اضافه شد.

داستان وقایع این کتاب در تهران سال ۱۳۲۶ می گذرد ، همان سالی که محمد مسعود ترور شد و مصادف با اوج فعالیت ها و محبوبیت حزب توده بوده است و از زبان سوم شخص محدود به ذهن کاراکترهای داستان روایت می شود و سبک معمایی و پلیسی دارد.
 نویسنده تمام تلاشش را جهت کاویدن ذهنیت ها و دلمشغولی های آدم های داستانش می کند و اینکه آیا آنها واقعا نیتی آرمان خواهانه دارند ؟؟؟ ( سوالی که یافتن پاسخش در مورد همه جنبش ها بی شک روشگرانه هست )

جولایی علاقه خاصی در کنکاش در تاریخ و آمیختن شخصیت های واقعی تاریخی معاصر و گاهاً افراد خیالی با هم برای روایت تاریخ و وقایع آن دارد .( با او بدون خستگی و با هیجان تاریخ را مرور می کنیم و عبرت می گیریم )

رضا جولایی همیشه هم مخاطب خاص و هم مخاطب عام رُمان هایش را راضی می کند.

او در جایی در پاسخ به این علاقه می گوید :

« ما همچنان در همان دوران تاریخی داریم درجا می زنیم ، آن دوره منفک از روزگار ما نیست و نگرش ما به جهان هنوز شبیه آن دوران است . »

نمی خواهم مطلب را بیشتر از این طولانی کنم اما خواندن این کتاب را اگر به کتاب های تاریخی و معاصر علاقه مند هستید و هم به دنبال داستان خوب و خوش روایت و تامل برانگیز هستید و هم به دنبال روایت های کمتر شنیده شده هستید حتما خواندن این کتاب را توصیه می کنم.
      

19

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.