یادداشت کاظم حیدری
1401/2/22
3.3
1
از متن کتاب: آن درک و برداشتی که ما از خوشبختی داریم به قراری است که در پی میآورم. هر کسی اهداف، امیال، تمناها، و آرزوهای گوناگونی دارد، چیزهایی را ارزشمند میشمارد، چیزهایی را لذتبخش میداند، و غیره. وقتی ندانیم چگونه همه اینها را در محدوده زمانی معینی با هم جور کنیم، یا چطور اینها را با هم سازگار ببینیم، یا یقین پیدا کنیم که باید به دنبال کدامشان باشیم و چقدر، از خودمان میپرسیم که خوشبختی چیست. این سؤال را از خودمان میپرسیم چون میخواهیم پاسخش راهنمایمان در پرداختن به اهداف و امیال گوناگونمان باشد. با خودمان میاندیشیم این پاسخ به ما نشان خواهد داد کدامیک از اهداف و امیالمان را باید حفظ کنیم، و آنهایی را که باید حفظ کنیم چگونه با هم جور کنیم. وضع ما را در این حال مقایسه کنید با وضع کسی که قطعات جورچین زیادی دارد، امّا نمیداند وقتی آنها را سر جایشان قرار داد قرار است چه تصویری حاصل شود. یا حتی ممکن است نداند که آیا همه این قطعات اصلا مال این جورچین هستند یا نه. او با خودش فکر میکند اگر میدانست قرار است چه تصویری ساخته شود میتوانست بداند کدامیک از قطعهها مال این جورچین هستند و چگونه میتواند آنها را کنار هم بچیند. او فکر میکند این تصویر میتوانست کمککار او در کنار هم چیدن درست قطعات باشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.