یادداشت Navid Kalahroudi

        خواندن داستان‌هایی که برای کودکان نوشته می‌شوند گاه بسیار لذت بخش است‌. من هیچ وقت به چیزی به نام محدودیت سنی در مورد کتاب های کودکان باور نداشتم و فکر میکنم فضای زیبا و ساده ای که این دست کتابها از آن برخوردارند می‌تواند برای ذهن بزرگترها هم مفید باشد‌. 
کتاب روایتی است از کودکی که کتابخانه ای را کشف می‌کند که به جای کتاب انواع و اقسام پدرها را به امانت می‌دهد. کودک بارها پدران مختلفی را با خلق و صفات گوناگون امانت گرفته و به خانه می آورد و در نهایت متوجه می‌شود که پدر خودش از بقیه پدرها بهتر است و جالب آنکه وقتی به کتابخانه بر‌میگردد تا پدر خودش را پس بگیرد متوجه می‌شود که پدر او از محبوب ‌ترین پدرهای کتابخانه است و همه بچه ‌ها او را می خواهند! 
گاه درسی که یک نویسنده با چنین داستانی به شکل غیر‌مستقیم به ما منتقل می‌کند از ده ها سخنرانی و کارگاه بهتر است.
من هم اگر روزی چنین کتابخانه ای پیدا میکردم از کنار همه پدرهای آن می‌گذشتم چون فقط پدر خودم را امانت میگرفتم 💙
      
16

6

(0/1000)

نظرات

بشری

بشری

1403/3/3

چه جالب دقیقا کتابی که برای کودکان و نوجوانان بود رو اشتباهی آورده بودم بخونم و حس خوبی نداشتم چرا باید کتابی که برای نوجوانان است رو بخونم که این یادداشت شما رو دیدم... 
و اینکه روایتی که نوشتید شبیه کتاب کتابخانه نیمه شب است  اون هم همچین محتوایی داشت فقط با تفاوت اینکه برای انتخاب کل زندگی بود. 

0