یادداشت سهیل خرسند
1401/9/13
توصیه نامه پیش از هر چیز لازم میدانم به علاقهمندانِ سلین و عزیزانی که عاشق شخصیتِ «فردینان باردامو» در کتاب نخست مجموعهی فردینان باردامو یعنی «سفر به انتهای شب» و کتاب دوم یعنی «مرگ قسطی» شدهاند با احتیاط به خواندن این ریویو بپردازند و یا از خواندنِ آن خودداری نمایند و به ترتیب به خواندن کتابهای معرفی شده بپردازند و سپس به سراغ این کتاب بیایند تا ریتم داستان برایشان برهم نخورد زیرا ما در کتاب نخست(سفر به انتهای شب) ماجراهای بارداموی عزیز و دوست داشتنی را در جنگ و سفرهایش به چهار قاره را میخوانیم یعنی در حالیکه جوان بود و در کتاب دومِ مجموعه(مرگ قسطی)، سلین کامبکی زده به گذشته و کودکیِ او و به این پرداخته که فردینان باردامو چگونه بزرگ شد و به آنجا رسید و داستانِ این نوول دقیقا از جایی آغاز میشود که کتاب دوم مجموعه به پایان میرسد. گفتار اندر معرفی کتاب معرکه، عنوانِ فارسیست که خانم «سمیه نوروزی» (مترجم کتاب) چراییِ انتخاب این نام را برای عنوان اصلی یعنی «Casse-pipe» و همچنین چگونگی جمعآوری نوشتهها و تبدیل شدنش به یک نوول را در مقدمه شرح داده اما به نظرِ حقیر، این کتاب نه رمانی بود که سلین نصف و نیمه نوشته باشد و نه نوولی که قصد نوشتن آن را داشته باشد و معتقدم صحبتهاییست که سلین با دوستان و اطرافیانش در مورد زندگیِ فردینان باردامو(شخصیت اصلی کتابهای سفر به انتهای شب و مرگ قسطی) مطرح کرده و حرفها و توضیحات او توسط آنان به داستان تبدیل شده است. گفتار اندر ترجمهی کتاب به هیچوجه دلم نمیخواهد مستقیما مترجم را مورد حمله قرار دهم چون همانطور که استاد «فرهاد غبرایی» در مقدمهی کتاب سفر به انتهای شب نوشته است ترجمهی نوشتههای سلین به دلایلی که نام برد، کاری بود بسیار سخت و غیرقابل وصف اما من با سلین و دو کتاب سفر به انتهای شب و مرگ قسطی زندگی کردم و او به دومین نویسندهی محبوبم تبدیل شد و در طی این راه مترجمان این دو کتاب یعنی اساتید آقایان «فرهاد غبرایی» و «مهدی سحابی» نقش بسیار پررنگی داشتند و با ترجمهی بینظیرشان متنی کمنظیر ارائه نموده بودند اما ترجمه و تسلطِ مترجم به قلم سلین حداقل تاکید میکنم حداقل چند لول پایینتر از ترجمهی آن دو عزیز بود و من حس خوبی از متن دریافت نکردم. گفتار اندر داستان کتاب فردینان بارداموی عزیز ما همانطور که در پایان کتاب مرگ قسطی در خانهی داییش بود و پایش را در یک کفش کرده بود که به ارتش ملحق شود حالا یک کاپشن از داییاش گرفته و پوشیده و به ارتش پیوسته و داستانها و تجارب اولیهی او در ارتش را میخوانیم. گفتم تجارب اولیه، شاید بپرسید اولیه؟ بله اولیه چون دوران اصلی او پس از آموزش و ... در جنگ بود که در رمان اول مجموعهی فوقالذکر یعنی سفر به انتهای شب خواندیم اما در این نوول او در جنگ نیست و دوران آموزشی خود را در یک هنگ سپری میکند. از داستان چیزی بیان نمیکنم چون انقدر کوتاه است که خواندن آن را میگذارم به عهدهی سایر علاقهمندان به سلین، مطمئن باشید سلین همان سلین است و بارداموی عزیزمان همان بارداموی دوست داشتنی و هیچ تفاوتی ندارند. نقلقول نامه "بیبند و باری، عشق و عاشقی میآره..." "خدا نکنه پات بیفته جایی که به دلت بد افتاده باشه..." "واقعا سخته بعد از این همه سال، آدم بخواد بگه کدوم یکی از درجهدارا نفهمتر از بقیه بودن!" "الان سربازی شده کونگشادی..." کارنامه طبق استاندارهای شخصی خودم که برای نمره دادن به نوولها استفاده میکنم میخواستم دو ستاره بابتِ نبود پیوستگی در روند داستان و پایان ضعیف از کتاب کسر کنم اما چون سلین دومین نویسندهی محبوب من است و روزها با دو کتابش زندگی کردهام و عاشقش شدم و از طرفی این کتاب مجددا یاد و خاطرهی فردینان باردامو را در ذهنم زنده کرد تنها یک ستاره از آن کسر و با ارفاق چهار ستاره برایش منظور میکنم. شانزدهم تیرماه یکهزار و چهارصد
(0/1000)
Gambler
1402/7/11
0