یادداشت

بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم
        از کتاب‌های طنز خوب که جاهایی واقعاً باعث می‌شد ناخودآگاه بلند بخندم. 
ترجمه‌ی خیلی خوب و روون پیمان خاکسار مطمئناً به لذتی که از این کتاب بردم کمک کرده بود. گرچه بامزه‌تر بودن کتاب در زبان اصلیش رو کاملاً می‌تونستم حس کنم.
منو یاد "عطر سنبل، عطر کاج"فیروزه جزایری می‌انداخت. و مثل اون طنز دل‌نشین و نوشتار خودمونی‌ای داشت و فصل‌فصل بودن کتاب به خوندنش کمک می‌کرد.
تو بعضی اپیزودهاش طنزهایی به کاربرده شده بود که شاید خاص ملت خودشه و برای همه قابل درک نیست. که خب طبیعی هم هست. 
به خاطر فاصله‌ای که تو خوندنش افتاد، احساس می‌کنم لذت کافی رو ازش نبردم و شاید روزی دوباره بخونمش پشت هم. و برای همین موارده که فصل‌فصل بودن کتاب، مفید واقع می‌شه و باعث می‌شه از جریان کتاب عقب نیفتی یا فراموش نکنی.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.