خوبه فقط آخرش یکم غمگین هست...
مثل جهان پهلوان تختی و شهید ابراهیم هادی.
حالا همه فامیل ها یش می دانستند علی کمک به
دیگران همیشه آماده است...
آخرین اتفاق علی رفته بود خانه خاله اش داشت با پسر خاله ش
حرف میزد که صدای جیغ وداد همسایه را شنید و دید که خانه ان ها
آتش گرفته بود و رفت در دل آتش.