یادداشت غزاله رخشانی

ویولون زن روی پل
        هرکس به رنجی گرفتاره. من از دکتر یاد گرفتم رنج‌کشیدن‌ آدما رو ببینم و سعی کنم یه ذره درکشون کنم و بهشون بگم ببین من می‌دونم داری رنج می‌کشی. از آقا خسرو تواضع رو یاد گرفتم و سماجت و رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود رو. هرکدوم از ما به گناهی گرفتاریم، یه شبه بهش دچار نشدیم که بخوایم یه دفعه ترکش کنیم. قدم به قدم.
قلم داستانش هم خیلی همراهم کرد. انگار نویسنده نشسته جلوم و داره باهام حرف می‌زنه. همینقدر روان و دلنشین.
      
1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.