یادداشت الناز عطائی
1403/11/13
از ایزابل آلنده قبلا هیچی نخونده بودم. با اینکه کتاب "پائولا"ش رو صدهزار بار یکی از کتابفروشیهایی که ازش خرید میکردم بهم پیشنهاد داده بود ولی خب نگرفتمش ... میخوام امسال بگیرمش . ( راستی ! جا داره بگم همین کتاب با عنوان #روح_یک_زن از نشر نون هم چاپ شده. ) توی عنوان کتاب نوشته " درباره ی عشق ناشکیبا، زندگی طولانی و ساحرگان نیک " در مورد زندگی طولانی نظری نداشتم چون هیچوقت طول زندگی واسم اهمیتی نداشته ، اما در عوضش موضوع عشقها و ساحرگان و همینطور اینکه یه زن دربارهی زنهای دیگه یه کتاب نوشته باشه واسم خیلی جذاب بود. میدونستین آلنده ، اولین کتابش که خیلی هم جهانی شد رو توی ۴۰ سالگیش نوشته بوده ؟! :) [این من رو خیلی امیدوار میکنه حقیقتا 🫠😅] آلنده توی این کتاب از زندگی خودش ، مادرش پانچیتا ، کودکی و نوجوانی و ازدواجهاش ، فمینیست بودنش و تفکراتش در مورد فمینیسم ، کارش و نویسنده شدنش ، زنانی که توی زندگی کمکش کردن و از همهی اینا جذابتر ، در مورد موضوعاتی حرف میزنه که میتونه روشنکننده و شروعکنندهی کلی فکر و تصمیم توی ذهن خواننده بشه ! موضوعات روزمرهای که ازشون خیلی حرف زده نمیشه چون تابو هستن ... خصوصا تو کشورهایی مثل کشور ما با فرهنگ و آداب و رسوم و قوانین ما ... وارد جزئیاتش نمیشم 🙂 چون دلم میخواد اگر آدمی هستین که دلتون میخواد بیشتر فکر کنین ، خودتون برید و کتابش رو بخونید . من تا صبحم ازش خوب بگم ، اونی که کتابخون نباشه نمیره بخونه :))) از قسمتهایی از کتاب که خوشم اومد دوست دارم زیاد بنویسم اما خیلی زیادن ... به همین بسنده میکنم که : ۱. " این دوران برای من دورانی از خوشبختیِ فراوان است. خوشبختی نه فرافکنانه است نه پر سروصدا، برخلاف شادی یا لذت، ساکت است. آرام،ملایم،حالتی از آسایش درونی است که از دوست داشتنِ خودم شروع میشود. من آزادم ... " ۲. " بدون استقلال اقتصادی،فمینیسمی هم وجود ندارد. " ۳. " مادرم میگفت تنها چیزی که آدم در پیری باید بابتش پشیمان شود،گناهان نکرده و چیزهای نخریده است. " ایزابل آلنده نمونهی یه زن جذاب ، مستقل ، سرکش و تابوشکن بوده و هست 🫰🏻🤍 چیزی که این دنیا برای تغییر ، بهش نیاز داره ...
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.