یادداشت sin_alef

sin_alef

sin_alef

1404/4/19

        عکسی مشهور از شهیدی گمنام.
احتمالا شما هم این عکس را دیده اید، ولی چیز زیادی از تصویر نمی دانید.
ننه علی، کتاب متفاوتی است،کتابی که چند نویسنده برای روایتش پا در میدان گذاشتند ولی تصمیم گرفتند روایت نوشته نشود.کتابی که نویسنده خود بعد از وقفه ای چندساله برگشت و کارناتمامش را تمام کرد.
چرا؟ 
چون با چارچوب های ما از خانواده ی شهدا  متفاوت است.
روایتی جذاب، داستانی متفاوت و الهام بخش. با انتخاب عنوانی عالی.  کتاب بیش از علی، روایتگر قصه ی «ننه» علی است.
صبر این زن، شجاعتش، بزرگواری و موثر بودنش عالی و نمونه بود.

بخشی از کتاب: 
گوشه لباسم را گرفت، پیراهنم را دور گردنم پیچید و مرا روی زمین تا جلوی در حیاط کشاند. دست و پا می زدم، نفسم بالا نمی آمد، کم مانده بود خفه شوم. از زمین بلندم کرد و با پای برهنه هلم داد بیرون خانه و در را پشت سرم بست. بلند شدم، آرام چند ضربه به در زدم و گفتم:« رجب! باز کن. شبه بی انصاف! یه چادر بده سرم کنم.» زنجیر پشت در را انداخت و چراغ های خانه را خاموش کرد. پشت در نشستم. از خجالت سرم را پایین انداختم


#قصه_ننه_علی
#مرتضی_اسدی
#کتاب
      
4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.