یادداشت سید حسین مرکبی
1400/11/13
این جلد به نیمهی دوم سال ۱۹۷۵ میلادی یعنی سال آغاز جنگهای داخلی پانزدهسالهی لبنان اختصاص دارد. اعتصاب: ابتدای نیمهی دوم سال، لبنان فاقد دولت است و آتش جنگ داخلی در حال تندتر شدن است. امام موسی صدر به مسجد میرود و برای آتشبس میان همهی طرفها و تشکیل دولت، اعتصاب غذای آزاد تا مرگ اعلام میکند. ایشان میگوید من میخواهم ثابت کنم در این کشور سلاحی قدرتمندتر از اسلحه نیز وجود دارد و میخواهم بر تغلب غلبه کنم. این اعتصاب تا آنجا گسترش مییابد که حتی نخستوزیر لبنان نیز در محل حضور مییابد. نهایتا اعتصاب با برآوردهشدن حداقل مطالبات و تشکیل کابینه و آتشبس پایان میپذیرد. به نظر میرسد یکی از علل پایان اعتصاب، عنوان بعدی باشد... حوادث قاع: امام صدر بلافاصله پس از ترک اعتصاب به منطقهی قاع در شمال لبنان میرود. منطقهای که ساکنان آن شیعه و مسیحی هستند و حوادث خونباری در چند روز گذشته آنجا رخ داده است. ایشان به آنجا میرود تا طرفهای درگیر را آرام کند و میگوید:«من در اعتصاب برای آرام کردن فضا بودم اما با شنیدن خبر این درگیریها بسیار ناامید شدم.» امام صدر آب یکی از روستاهای مسیحینشین را که قطع شده بود، وصل میکند و به خانههای سوخته و دیر راهبهها که در حوادث صدمه دیده است، سر میزند. انفجار عین البنیه: در همین اثنا خبر یک انفجار مهیب در پادگانی در منطقهی عین البنیه منتشر میشود. این حادثه به دلیل انفجار یک مین ضد تانک در میان مربیان و سربازان رخ داده است و بیش از ۳۰ نفر به شهادت رسیدهاند. تا لحظهی انفجار هیچ کس از وجود شاخهی نظامی جنبش امل اطلاع نداشته است. امام موسی صدر ناچار میشود آن را علنی کند. عکس مشهوری از جلسهی اعلان شاخهی نظامی امل وجود دارد که در آن امام موسی صدر کاغذی را در دست گرفته که یکی از شهیدان حادثه روی آن با خون خودش نوشته است:«کونوا مؤمنین حسینیین». خبر تأسیس شاخهی نظامی امل، امام را در معرض اتهام ورود به جنگهای مسلحانهی داخلی قرار میدهد. ایشان بارها توضیح میدهد با وجود اصرار افرادی که در حال آموزش بودهاند به آنها اجازه نمیدهد به زادگاههایشان برگردند و در جنگهای داخلی شرکت کنند. وی میگوید این شاخهی نظامی تنها برای مقابله با اسرائیل ایجاد شده است. در این سال امام صدر باز هم دربارهی مزیت تمدنی لبنان توضیح میدهد و میگوید اگر همزیستی صدهاسالهی دروندینی و بروندینی مسلمانان و مسیحیان در این کشور از میان برود، نمیشود از خاورمیانه و اروپا انتظار گفتگو داشت. امام موسی صدر همچنین میگوید عقیده دارد رئیس جمهور لبنان باید مسیحی بماند. وی همچنین جایی در انتهای این جلد میگوید اقلیتها امانتهای الهی در دستان ما هستند. در مستندات این جلد آمده است با تصمیم مجلس اعلای شیعیان دو طبقه از ساختمان این مجلس به یتیمان همهی فرقهها که در جنگ داخلی خانوادهشان را از دست دادهاند، تبدیل شده است. یک نکتهی تفسیری بسیار عجیب در این جلد وجود داشت. امام صدر در پیامی مکتوب و در سیاق سخن دربارهی ابراهیم نبی میگوید: قلب، «اول بیت وضع للناس» است. این برداشت محصول آیهی دیگری است که میگوید:«إذ بوأنا لإبراهیم مکان البیت ألا تشرک بی شیئا و طهر بیتی». یعنی آیه از شرک نورزیدن، به تطهیر خانهی خداوند تعبیر میکند، در حالی که شرک از اعمال قلب است. در این مدل تفسیری مسجد الحرام، تن انسان است و بیت الحرام، قلب انسان که خانهی روح الله دمیدهشده در اوست. تصریح و ارجاع مکتوب به این تفسیر برایم بسیار عجیب بود. همچنین در این جلد است که امام صدر میگوید راه خدا همان راه انسان است و شهادت در راه خدا همان شهادت در راه انسان.
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.