یادداشت همشهری جوان
1401/2/21
زنگبار یا دلیل آخر داستانی است لطیف و تأثرانگیز در باب ایثار و از خودگذشتگی. داستان آدمهایی که در عالم فکر و خیال و نظر یکسره با هم متفاوتند و آرمانهایشان گاه در تقابل با یکدیگر هستند، اما در عمل دست در دست هم می گذارند تا به قدر وسع خود در برابر نظام دهشتناکی بایستند که کمر به نابودیشان بسته است. آلفرد آندرش با این کتاب به شهرتی عالمگیر رسید و در کنار نویسندگانی چون هاینریش بل و گونتر گراس بدل به یکی از قلههای ادبیات آلمانی پس از جنگ جهانی دوم شد. وی در مونیخ به دنیا آمد و در جوانی در صف کمونیستها مبارزه میکرد. با روی کار آمدن هیلتر در 1933 به داخائو فرستاده شد که یکی از ننگینترین و بدنامترین اسارتگاههای آلمان بود. بعدها از این اسارتگاه بیرونش آوردند و در آغاز جنگ جهانی دوم به جبهه فرستادند. در 1944 موفق شد از جبهه ایتالیا فرار کند و در سال 1945 به عنوان اسیر جنگی در آمریکا در زندان به سر برد. بعد از جنگ به آلمان بازگشت و به روزنامهنگاری در نشریات و رادیو پرداخت و از مبارزان راه دموکراسی بود. در سالهای بعد از جنگ، در پدیدآوردن ادبیات دموکراتیک آلمان سهم بسیار داشت. زنگبار یا دلیل آخر از رمانهای متعدد اوست که به همه زبانهای بزرگ دنیا ترجمه شده است. منتشر شده در همشهری جوان، شماره 519، 14 شهریور 1394
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.