یادداشت رَشاد
1404/4/7
خلاصه سخن این شد که تا قرن هفتم هجری یعنی حدود ۶۰۰ سال بعد از فتح ایران و مصر، در هیچ مدرکی چه اسلامی و چه غیراسلامی، سخن از کتابسوزی مسلمین نیست! برای اولین بار در قرن هفتم این مسئله مطرح میشود؛ کسانی که طرح کردهاند اولاً هیچ مدرک و مأخضی نشان ندادهاند و طبعاً از این جهت نقلشان اعتبار تاریخی ندارد و اگر هیچ ضعفی جز این یک ضعف نبود برای بیاعتباری نقل آنها کافی بود. ثانیاً همه آنها، به استثنای ابوالفرج و قفطی، وجود شایعهای را بر زبانها روایت کردهاند، نه وقوع حادثه را و در شریعت روایت و قانون نقل تاریخی هرگاه مورخ به جای نقل حادثهای بر سر زبانها بودن آن حادثه را نقل کند، یعنی به جای آنکه بگوید "چنین حادثهای واقع شده"، بگوید "گفته میشود چنین حادثهای واقع شده" نشانه این است که حتی خود گوینده اعتمادی به وقوع آن حادثه ندارد. ثالثاً نقلهای قرن هفتم که ریشه و منبع سایر نقلها است، یعنی نقل عبدالطیف و ابوالفرج و قفطی در متن خود مشتمل بر دروغهای قطعی است که سند بیاعتباری آنها است. و علاوه بر همهی اینها چه در مورد ایران و چه در مورد اسکندریه قرائن خارجی وجود دارد که فرضاً این نقلها ضعف سندی و مضمونی نمیداشت، آنها را از اعتبار میانداخت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.