یادداشت Mahya azs
1404/4/20
کتاب «روی ماه خداوند را ببوس» درباره پایاننامه دکتریِ یونس، دانشجوی فلسفهای است که موضوع تحقیقش خودکشی یکی از استادان دانشگاه است. در خلال این مسیر، یونس با بحران اعتقادی و تردید در وجود خداوند مواجه میشود. این شکها رابطهاش با نامزدش را هم تحتتأثیر قرار میدهد. او در طول نوشتن پایاننامهاش به دنبال یافتن پاسخی برای پرسشهای درونیاش است و محور اصلی داستان نیز بر همین موضوع تمرکز دارد. 🔹 با توجه به نقدها و نظراتی که پیش از خواندن کتاب دیده بودم، انتظار داستانی قویتر و تأثیرگذارتر داشتم. اما کتاب نتوانست آنطور که انتظار داشتم مرا درگیر خود کند. حس و حالی که در هنگام خواندن آن داشتم، بیشتر شبیه خواندن رمانهای نوجوانیام بود؛ با این تفاوت که اینبار موضوع حول محور خداوند میچرخید. 🔹 نویسنده بسیار دیر به اصل ماجرا پرداخته است. تا دو سوم ابتدایی کتاب بیشتر با شرح حال و روزمرگیهای شخصیت اصلی مواجه بودم که چندان برایم جذاب نبود. با این حال، سخنان «علیرضا» ـ دوست یونس ـ در بخشهای پایانی کتاب درباره خداوند، عمیق و تأملبرانگیز بود و خواننده را به تفکر دعوت میکرد. 🔹 در مجموع، این کتاب میتوانست بسیار کوتاهتر، مفیدتر و با روایت داستانی قویتری ارائه شود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.