یادداشت دختر خوب
1402/11/25
پیشی زنجبیلی دنبال جایی میگرده تا بخوابه ،اما هر جا یه مشکلی پیش میاد ،خواهرزاده من این کتاب رو خیلی دوس داره ، دست هایش را دراز می کند و اجی مجی ...چنگال هاش می آیند بیرون !چنگال هایش را خرچ ،خرچ روی پادری می کشد. پیشی زنجبیلی عاشق این کار است (توی این بخش براش ادای گربه که چنگ میزنه رو در می آوردم بعدا بخاطر توجه بیشترش روی شکم خودش این کار میکردم و هر وقت به اینجای داستان میرسید لباسش رو میداد بالا و میخندید و آماده ادا در آوردن میشد کتاب باید آهنگین خونده بشه
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.