یادداشت
1401/4/9
3.0
1
کتاب هفدهم از خانوادهی روگن ماکار سایههای شب (امیل زولا، ترجمهی علیاکبر معصوم بیگی، تهران: نگاه، 1395) هفدهمین رمان از مجموعهی بیست جلدی خانوادهی روگن ماکار است. مجموعهی روگن ماکار بیش از هر چیز نشاندهندهی تلاش زولا در پروراندن شخصیتها و رویدادها به شکل علمی و آزمایشگاهی بود. تاکید او بر علومی چون وراثت و تاثیر شرایط اجتماعی و محیطی بر عمیقترین احوال و رفتارهای انسانی در این مجموعه به خوبی نمود پیدا میکند. ژاک لانتیه، شخصیت محوری رمان سایههای شب، پسر ژروز ماکار، قهرمان رمان آساموار، و برادر ایتن لانتیه در رمان ژرمینال است. ژاک لوکوموتیوران مجنونی است که رابطهای عجیب و عاشقانه با لوکوموتیوش «لیزون» (اسمی زنانه) دارد و برخلاف ظاهر آرام و مهربانش، سالهای زیادی را در اندیشهی کشتن زنان به سر برده است. معصومبیگی در مقدمهای که بر کتاب نوشته سایههای شب را متاثر از جنایت و مکافات داستایفسکی و قهرمان غریب آن میداند و میگوید: «ژاک نیز مانند راسکولنیکوف میخواهد با دست زدن به جنایت هویت خود را به اثبات برساند، هر چند خشونتی که در این دو قهرمان هست، از دو سرچشمهی متفاوت مایه میگیرد: راسکولنیکوف با جنایت در پی اثبات تبار برتر خویش است. ژاک آدم میکشد چون نیازی درونی و سیریناپذیر به آدمکشی در خود احساس میکند. ماهنامهی شهر کتاب، شمارهی چهاردهم، سال ۱۳۹۵.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.