یادداشت کتابخانهٔ بابل

شب هزار و یکم [نمایشنامه]
ویرانی تار
        ویرانی تاریخ و آینده‌ٔ ناانسانی

تاریخ را چه کسی می‌نویسد؟ این تاریخ ستبر، غرورآفرین، فاشیستی و مردانه را چه کسانی نوشته‌اند و چه کسی باید آن را بازنویسی کند؟ این کتابی است جعلی. شب هزارویکم بیضایی، بار دیگر یکی از پیچیده‌ترین مسائل فلسفی را در هیأت روایاتی تاریخی-جعلی پیش‌روی ما می‌گذارد. این از معدود متونی است که بار دیگر این پرسش بنیادین را به شکلی ژرف می‌کاود: «تاریخ چیست؟». تاریخ، یا بهتر بگوییم، تبارشناسی بیضایی، ستیزه‌جویی بی‌وقفه‌ای است، نبردی است متصل در سراسر متون او، علیه هژمونی و سلطه‌ی تاریخ‌های معصوم، مردانه، غرورآفرین و فرودست. آری فرودست: بیضایی سخت به همبستگی این هسته‌های فاشیستی فرهنگ تأکید می‌کند: مردانگی، حقیقت، تاریخ، افتخار، سلطنت. حقیقت کجاست؟ آیا حقیقت همواره خواست متعال و مردانه‌ی سلطانی اساطیری نبوده که «تاریخ» دستان او را بی‌وقفه از سیلاب خون مردمان شسته و بر سریر خدایی نشانده است؟! در برابر تاریخی سراسر جعل و سراسر آماسیده از تورّم مردانگی-الوهیت متعال، چه کنشی انقلابی‌تر از تحریف؟! ماشین نوشتاری بیضایی ماشین تولید بی‌وقفه‌ی وانموده‌هاست. این ماشینی جنگی است که فرهنگ نفرت‌انگیز ما را بی‌وقفه متهم می‌کند. خلیفه دستور داده تا متون کهن را تحریف کنند و اصل آن را بسوزانند. نویسنده‌ای که خلاف میل سلطان داستان و تاریخ را روایت کند باید کشته شود. زنان همچون همیشه قهرمانان این سه روایت بیضایی هستند: آنان تاریخ را از چنگال سلطه‌ی مردانه‌ی حقیقت-شاهنشاهی می‌ربایند. از زنان دربار ضحاک تا زن و خواهر نویسنده‌ی الف لیله و لیله، تا زنان قاجاری که کتاب‌خواندن بر ایشان ممنوع شده. اما این بار هم زنی هست که نه تنها در تخطی خویش کتاب ممنوعه را خوانده، که دور از چشم مردان متن را تحریف هم کرده: تاریخ زنانه. تاریخ بیضایی تاریخی زنانه است، تاریخ فرودستان، مبارزان، ستیزه‌جویان، در برابر هژمونی تاریخ حقیقت، تاریخ مردانه‌ی تعالی. بدعت، ترجمه، تحریف و اسطوره: اینها قوای امر زنانه‌اند که بیضایی علیه افتخار و هسته‌ی سخت الاهیاتی یک تاریخ مردانه پیش می‌کشد. متن بیضایی ادعانامه‌ای قدرتمند است علیه سانسور، و نیز همزمان، علیه حقیقت. و مگر سانسور همواره همدست حقایق جعلی و متعال نیست؟! «هزارویک‌ شب» بیضایی فریادی است از درون تاریخ به سوی آینده‌ای که خواهد آمد، آینده‌ای رها از سنت، اختناق، انقیاد، آینده‌ای رها از حقیقت و تاریخ، آینده‌ای ناانسانی.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.