یادداشت پیمان خان محمدی

ترجیح می دهم که نه: بارتلبی محرر و سه جستار فلسفی
        ترجیح می‌دهم که نه، عبارتی که در طول داستان از زبان شخصیت اصلی آن بارتلبی، مدام شنیده می‌شود، عبارتی که چیزی را نمایندگی می‌کند، چیزی غریب در جامعه مدرن. آن چیز «نه» است. خیلی ساده، نه گفتن، نه گفتن به جریان موجود در زندگی روزمره مدرن، نه گفتن به مناسبات سرمایه‌دارانه‌ی زندگی مدرن. بارتلبی در مقام محرری ساده در یک دفتر کوچک، یک روز بنا می‌گیرد به گفتن نه و سر باز زدن از تمام مسئولیت‌ها و کارهایی که از او خواسته می‌شود، چه در حیطه کاری، چه در حیطه شخصی و حتی عملی ساده چون ترک کردن دفتر در پایان ساعت کاری. او یک تنه جلوی نظم موجود می‌ایستد. هرمان ملویل که بیشتر به خاطر رمان سترگ‌اش«موبی دیک» شناخته می شود، در این داستان کوتاه حدودا پنجاه صفحه‌ای همان کاری را می‌کند که استادانه در موبی‌دیک انجام داده بودش: آفریدن شخصیتی ماندگار در ادبیات و فرهنگ عامه. آنجا در موبی دیک ‌«اسماعیل» یکه‌تازی می‌کند و اینجا «بارتلبی».
هرچند ژیل دلوز در جستاری که بر این داستان نوشته بارتلبی را نه نمادی از نویسنده و نه حتی نمادی از هیچ چیز دیگر می‌داند، اما خود معتقد است این عبارت ساده‌ی «ترجیح می‌دهم که نه» در عین تحت‌اللفظی بودنش، فرمولی می‌آفریند که تامل و حتی نگریستن به آن خواننده را تا مرز جنون می‌کشاند.  یکبار پیش خود تصور کنید اگر همه‌ی کارها و رتق و فتق امور که روزمره در زندگی کنونی انجام می‌پذیرد، چنان‌که گویی همچون نظمی خودانگیخته، به یکباره با «نه» گفتنی ازهم بپاشد. از یک «نه» ساده در گوشه‌ی نموری از دفتری کوچک شروع شود و همچون رودی در تمام کوچه‌پس‌کوچه‌ها رخنه کند و نمادهای نظم موجود را یکی پشت دیگری فرو بریزد. تصورش هم آدم را به وجد میاورد، وجدی توامان با جنون. من فکر میکنم اگر نظم موجود را پروتاگونیست یا قهرمان زندگی ملال‌انگیز مدرن بدانیم، بارتلبی می‌تواند آنتاگونیست یا ضدقهرمان آن باشد.
کتاب «ترجیح می‌دهم که نه» از چهار بخش تشکیل شده است که شامل خود داستان بارتلبی محرر نوشته هرمان ملویل ، و سه جستار فلسفی پیرامون آن است که به ترتیب عبارتند از:  
1-	بارتلبی، یا یک فرمول نوشته‌  ژیل دلوز که خوانشی است از داستان ملویل با روش‌شناسی دلوز
2-	دلوز، بارتلبی و فرمول ادبی نوشته ژاک رانسیر که خوانش رانسیر است از خوانش دلوز و تفسیر خود او بر داستان
3-	بارتلبی، یا در باب حدوث نوشته جورجو آگامبن که همچون بیشتر نوشته‌های آگامبن خوانشی به زعم من الهیاتی از این داستان بدست می‌دهد.

      

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.