یادداشت ابوالفضل شربتی
1400/6/27
کتاب دو بخش دارد: 1)اقناع و توجیهِ مخاطب دربارهیِ این مساله که زبانِ فارسی نیاز به بازاندیشی دارد؛ 2) پیشنهاداتِ آشوری در جهتِ بازاندیشیِ زبانِ فارسی. در بخشِ اول آشوری با بیانِ شواهدی تاریخی بیان میکند که زبان فارسی در دورهای سخت تختِ تاثیرِ نثرِ «فضل فروشانه و درباریای» بوده است که از زبانِ گفتاریِ عامّهیِ مردم به دور بود. اثراتِ این نحوه از زبان را تا امروز میبینیم. اینکه ما نمیتوانیم نامهای اداری بنویسیم و یا اینکه تبلیغات و پیامهایی که به وسیلهیِ زبانِ رسمی و نه گفتاری نوشته میشود گواهِ این امر است. به تعبیرِ آشوری کارکردِ ذهنیّتیِ زبان سببِ پدیدآمدنِ دوگانهیِ زبان گفتارِ عامّهیِ مردم و زبانِ رسمیِ مردم میشود. اکنون آشوری پیشنهاد میدهد. جدایِ از برخی پیشنهاداتی که بعید میدانم بین نویسندگان -از هر گونهاَش- جا بیفتد دو پیشنهادِ آشوری را مطرح میکنم که به نظرم اگر همه انجام دهیم بخشِ بزرگی از نارساییهایِ نگارشِ حاضر حل میشود. یک: نقش نمایِ اضافه_ آشوری پیشنهاد میدهد نقش نمایِ اضافه بگذاریم، حتی زیرِ «ی» و و کلماتی که «ی» بعد از «ـه» غیرِ ملفوظ است. مثلاً: کتابِ زیبا، زیبایِ شهر، خانهیِ بد دو: «یا»یِ نکره_ او معتقد است که «یا»یِ نکره در صورتِ لزوم باید از بقیّهیِ «یا» ها جدا شود. مثلاً: «کتابی نوشتم» با «کتابی نوشتم» تفاوت دارد :) در مثالِ اول منظور «نوشتن به سبک و سیاقِ کتاب» است و در دوم منظور «نوشتنِ یک کتاب» است؛ شاید هم بتوان جایِ مثالها را جابجا کرد :) آشوری پیشنهاد میدهد در مثالهایِ «یا»ی نکره از «ي» استفاده شود («یا»یی که زیرِ آن دو نقطه دارد) از نکاتِ دیگری که آشوری مطرح میکند واژهسازی است. در این باره وی دو جریان را مطرح میکند: یک: گروهی معتقدند با برخوردِ خردورزانه بر حسبِ قالبهایی که قاعدههایِ صرفی و پیشینِ زبان به دست میدهد میتوان واژهسازی کرد. مثلِ «یونیدن» و «یونش» از مادّهیِ «یون» درشیمی. دو: گروهی دیگر از مادّهیِ موجود در زبان اسم، صفت، مصدر و مشتقهایِ تازه میسازند. مثلِ «برقیدن» از برق. آشوری در برخورد با این عقیده که «میتوان و باید در برابرِ هر واژهیِ خارجی یک واژهیِ فارسی گذاشت» مخالف است. تفاصیلِ بیشتر را در کتاب بخوانید. تاریخ مطالعۀ کتاب: 24 مهر 94
4
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.