یادداشت فاطمه نباتیان

        بعضی روایت‌هایش و بعضی توصیفاتش تا هنوز دست انداخته به مغزم. با نویسنده‌ها همسویی داشتم و بعد از خواندن داستان‌ها، حالا با توصیفات آن‌ها تهران را می‌بینم و درک می‌کنم. بعد از خواندش با تهران دوست‌تر شدم. تهران البته هنوز شهری بیرون من است و درون من مشهدی است که یک وکیل‌آباد برای اتصال اول و آخرش کافیست و  این همه پیچیدگی و تونل و روگذر و اتوبان دو طبقه و سه طبقه را نمی‌فهمد.
این‌ قصه‌ها امام رضا نمی‌شود آغوش مامان و خواب آسوده خانه بابا نمی‌شود. کاسه شُله نمی‌شود. پیاده‌روی خیابان کوهسنگی نمی‌شود. این قصه‌ها موطن نمی‌شود. اما رفیق‌تر و رقیق‌ترم با تهران. 
      
9

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.