یادداشت
1403/3/17
از نظر بنده نوشتن درباره پدیده "مدرسه" کار سختی است. چه در حد تربیت مادر و فرزندی ،چه در حد یک وزارتخانه به نام آموزش و پرورش. آیا انسانها باید خودشان یاد بگیرند یا باید به آنها یاد داد؟ چه چیز را باید یاد داد؟ آن چیز یکیست یا چند چیز؟ اگر چند چیز است ارتباطی با هم دارند یا نه؟ چرا باید آن چیز را یاد داد؟ آیا به همه باید یاد داد یا برخی از انسانها؟ باید یاد بگیرند یا خیر؟ این کتابها باید به این سوالات پاسخ دهند؛در بستر فلسفه، دین و فرهنگ.نکته اینجاست که پیشینیان ما طبق فلسفهها دینها و فرهنگهای خود برای این سوالات نسخه پیچیدند. حالا چرا ما اکنون آن خهها را بررسی میکنیم، مبادا بیراهههایی که آنان رفتند را برویم. از کجا معلوم ؟شاید نکات پیشرفته ای هم در دست و بالشان پیدا کردیم! انتظار داشتم کتاب مفیدتری باشد؛ پرداختن به اشخاص سرشناس هر دوره تاریخی و نوشتههایشان در این کتاب بی مورد بود؛حداقل بدون ارتباط بود؛ آخر این کتاب جای صحبت کردن از اندیشه حافظ است؟! توضیح در مورد انجمنهای فرهنگی و ادبی در فصل آخر نیز بی مورد بود. در صفحه ۲۴۰ یک اشتباه تاریخی رخ داده است. موزه ملی ایران تاسیس شده سال ۱۳۶ است، نه ۱۳۱۴. همچنین در صفحه ۲۴۲ عبارت "واژگانهای" غلط است. "واژگان" یک کلمه جمع است و نیازی به "ها" ندارد. ۷۰ درصد این کتاب مباحث تاریخی است. مطالعه تاریخ به این صورت فایدهای ندارد. تاریخ باید با جزئیاتش خوانده شود. اما به عنوان پیش زمینهای برای مطالعه جزئیتر میتواند استفاده شود؛ وگرنه بنده این کتاب را به کسی پیشنهاد نمیکنم. از دوست عزیزم مهراب انتظار داشتم کتابهای جذابتری مطالعه کند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.