یادداشت م.صبوری
1403/8/15
کتاب دوست داشتنی بود. در مورد یک جوان ساده ی روستایی که به مرور به جایی میرسد که در موقعیت یکی از سرنوشت سازترین لحظات جنگ با دست خالی و با کمک همرزمانش، حماسه سازی میکند. چند وقت پیش در مسیر مسافرت، هم از نهاوند گذشتم و هم از تنگه ی چهار زبر. و چقدر عجیب بود، حس بودن در همان سرزمینی که این همه اتفاقات اسطوره وار افتاده بود ...!
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.