یادداشت محمد تقوی
1401/9/16
اگه "من منچستریونایتد را دوست دارم" و "سرخ سفید" یزدانیخرم را خوانده باشید، احتمالا با من همنظرید که "خونخورده" را میتوان نقطه عطف داستاننویسی او دانست. عنصر دو روح سرگردان، این بار خیلی بهتر و پختهتر از دو داستان قبلی به کار گرفته شدند. داستان فرعی صلاحالدین ایوبی اصطلاحا خیلی خوب روی داستان اصلی "نشسته است". اما نکته جذاب برای من، سبک یزدانیخرم برای روایت داستانش است. در سرخ سفید از شیوه مبارزه کیوکاشین استفاده کرد و اینجا هم از نقشمایه برادران سوخته. اینکه ارتباطی باشد بین این "سوخته" و "دهه شصت" که بازه زمانی روایت داستان است، معلوم نیست ولی انتخاب هوشمندانهای بود. از ایرادات کتاب هم بگویم که یکی دانستن قبه الصخره و مسجد الاقصی از آن دسته اشتباهات عوامانه است که انتظار نمیرفت در این کتاب، همان اشتباه تکرار شود. در جایی هم در نقل حوادث سال ۶۱، از آقای خامنهای با عنوان آیتالله یاد شده، در حالی که در آن زمان ایشان آیتالله نبودند. البته ممکن است کار ممیزان ارشاد باشد!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.