یادداشت sin_alef
1403/12/30

پسرم: میخواهم معذرتخواهی کنم. برای تمام کارهایی که قرار است در هجده سال بعد و سالهای بعد انجام دهم. برای چیزهایی که از دستم خواهد رفت. هر آنچه درک نخواهم کرد. برای تمام نامههای جلسۀ اولیا و مربیان که نمیخواهی به من نشان دهی. برای تمام لحظههایی که باعث شرمندگیات خواهم شد. برای تمام اردوها و سفرهای تفریحی مدرسه که داوطلبانه در آنها شرکت خواهم کرد. برای تمام دوستانی که هرگز دلت نمیخواهد برای شام به خانه دعوت کنی. برای اجرای نمایش من و مادرت جلوی بقیه. برای همان مسابقۀ فوتبال مدرسه که همۀ والدین دعوت بودند و من زیادی جدی گرفتمش. برای اینکه به معلم ریاضیات گفتم «کلهفندقی!» برای اینکه با دوستانت محکم دست میدهم و صمیمی میشوم. برای خرید مینیون. برای پوشیدن شلوارک... پ.ن: کتاب متفاوتی از فردریک بکمن، که در عین معمولی بودن، بامزه، دارای نکات تربیتی جالب و عاشقانه بود:) من قسمت هایی که مخاطبش همسرش بود رو خیلی دوست داشتم مثلا: بعضی وقت ها ازم می پرسند تا قبل از اینکه با مادرت آشنا شوم چطوری زندگی می کردم. و همیشه جواب می دهم: «زندگی نمی کردم.» #کتاب #فردریک_بکمن #تمام_آنچه_پسر_کوچولویم_باید_دربارۀ_دنیا_بداند
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.