یادداشت سیده زهرا ارجائی
1403/5/14
سارا مادرش را از دست داده و به همراه خواهر بزرگترش، وندا و برادر ده سالهی معلولش، چارلی، در خانهی عمهاش زندگی میکند. او در این تابستان، درحالی که ۱۴ ساله است، درگیر نوسانات روحی زیادی شده ولی علت آنها را نمیداند. وندا تلاش زیادی میکند برای این که به او بقبولاند که این احساسات متناقض گذراست و چیزهایی مهمتر از اینها در دنیا وجود دارد، اما سارا نمیتواند بپذیرد... تا اینکه یک روز، اتفاقی میافتد که همه چیز به یک باره برای سارا تغییر میکند! داستان تابستان قوها، ماجرای دختریست در اوج تغییرات و احساسات متناقض نوجوانی، درحالی که خودش علت این تغییرات روحی را نمیداند... یک اتفاق ناگهانی در زندگی آنها باعث میشود که نگاه سارا به احساساتش تغییر کرده و بتواند از این دوران عبور کند. آن چه در این داستان، از احساسات و تجربهی سارا بیان شده، برای دختران نوجوانی که شرایط مشابه دارند، ملموس است اما فضای داستان و روابط، کاملا غربی است و فاصلهی زیادی با فرهنگ ایرانی-اسلامی ما دارد. مواردی مانند گربهای به عنوان حیوان خانگی، و یا ارتباطات دختر و پسر با یکدیگر و دوستیها، مهمترین مواردیست که در طول داستان بسیار به چشم میخورد. با توجه به آنچه ذکر شد، این کتاب را میتوان به نوجوان دختری که در شرایط مشابه ساراست معرفی کرد، به شرطی که این نوجوان، اهل مطالعه بوده و متوجه تفاوتهای فرهنگی شخصیت اول داستان با فرهنگ ایرانی شده و به درستی با آن مواجه شود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.