یادداشت محبوبه طاهری
1400/10/30
"آگاهی" اشاره به وضعیتی دارد که به طور معمول وقتی آغاز میشود که از یک خواب بیدار میشویم و تا زمانی که دوباره به خواب میرویم یا دچار کما میشویم یا میمیریم یا به صورت دیگری ناآگاه میشویم ادامه دارد. رویاها یک صورتی از آگاهی هستند گرچه به صورتی کاملاً متفاوت با وضعیتهای بیداریاند. اینگونه میشود گفت آگاهی روشن و خاموش میشود .یک سیستم یا آگاه است یا نیست. ولی در حوزه آگاهی وضعیتهایی وجود دارد که طیفی از خوابآلودگی تا هوشیاری کامل را در بر میگیرد. آگاهی در این مورد یک پدیده درونی، اول شخص و کیفی است. مثل ما انسانها و جانوران عالی آگاهاند. آگاهی تا کجای درجهبندی تبار ژنتیک ادامه مییابد. پدیده عمومی آگاهی را نباید با مورد خاص خود آگاهی اشتباه گرفت. در موارد خاصی فرد از اینکه در وضعیت آگاهی قرار دارد آگاه است. به عنوان مثال من نگرانِ نگرانیِ بیش از حدِ خود میشود. از خودم به عنوان یک آدم نگران باسابقه آگاه میشوم. اما این گونه آگاهی لزوماً حاکی از خودآگاهی یا خود هوشیاری نیست. حتی اگر آگاهی را به عنوان پدیدهای زیستشناختی در نظر بگیریم و بر این اساس مانند بخشی از دنیای عادی به فیزیکی از آن یاد کنیم به دنبالش اشتباهات متعددی پیش میآید که باید از آنها اجتناب کرد. اشتباهاتی همچون این که فرایندهای مغزی موجب آگاهی میشوند. برای بسیاری به این معناست که باید دو چیز متفاوت وجود داشته باشد. فرایندهای مغزی به عنوان علتها و وضعیتهای آگاهی به عنوان معلولها که این امر ظاهراً حاکی از دوگانهگرایی است! مغز یک ماشین جاندار است. آگاهی را فرایندهای نورونی سطح پایین به وجود میآورند که به خودیِ خود یک ویژگی مغز محسوب میشود. چون که آگاهی ویژگیای است که از فعالیتهای نورونی معینی پدیدار میشود. می توان از آن به عنوان خاصیت پیدایشی مغز یاد کرد. خاصیت پیدایش یک سیستم چیزیست که به لحاظ علمی و از طریق رفتار عناصر سیستم توضیح داده میشود اما خاصیت هیچ کدام از عناصر منفرد نیست. خیلی از صاحبنظران تلاش کردهاند آگاهی و نحوه کار مغز را به وجود آوردن آگاهی توضیح دهند. جان سرل بخش زیادی از این نظرات را مطرح، بررسی و نقد کرده است. دلیل اینکه آگاهی یک راز به نظر میرسد این است که ما برداشت روشنی از این نداریم که چه چیزی در مغز موجبِ وضعیتهای آگاهانه میشود. در مقابل آگاهی، ناگاهی قرار دارد. مفهوم ناآگاهی مفهوم ظرفیتی در مغز است برای ایجاد وضعیتها و کنشها به شکلی آگاهانه. گاهی این ظرفیتها مسدود میشود یا به دلیل آسیب مغزی یا سرکوب یا از دست دادن حافظه و... . این کتاب از این جهت مهم است که تصویر روشنی از نگرشهای مطرح شده در حوزه فلسفه ذهن و آگاهی به دست میدهد.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.