یادداشت مرجان رنجبر

سپری کردن زمستان؛ قدرت خلوت گزینی در روزگار سختی
        عنوان کتاب جوری بود که ترسیدم از این کتابهای زرد باشه اما خوشبختانه اشتباه کردم . زنی در آستانه تولد چهل سالگی و ورود به دهه ی جدیدی از زندگیش در حالیکه کلی برنامه برای گذراندن این روز داشته ، متوجه حال بد همسرش میشه و رفتن بیمارستان و بهم خوردن برنامه هاش ، همه باعث شروع تغییرات بزرگی در زندگیش میشه . توجه بیشتر به خودش و همه چیزهایی که تا الان ازشون غافل بوده 
سپری کردن زمستان در واقع مواجه با اتفاقات سخت زندگی ست از مریضی همسر تا مریضی خودش و کنار گذاشتن خودخواسته شغلش و... همه سخت و سرد مثل زمستان بود.
کاترین می در این جستارها با نگاه متفاوتی به زمستان ، از کنار اتفاقات زندگیش میگذره و درس‌های جالبی میگیره
یکی از قشنگترین این درسها برای من که همیشه از زمستان بدم میاد و حتی از سرما گریه ام درمیاد ، این بود :
گاهی برای آرام شدن درد ها و زخم هامون از یخ استفاده میکنیم پس سرما همیشه باعث نابودی نیست گاهی تسکینه...
      
54

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.