یادداشت فاطمه سلیمانی ازندریانی
1400/9/17
وقتی #منصور_ضابطیان کتاب جدیدی منتشر میکنه من و دوستم مریم با ذوق به هم خبر میدیم و برای جشن رونمائیش با هم قرار میذاریم. معمولاً هم از این رونمایی تا رونمایی بعدی همدیگه رو نمیبینیم. وقتی دربارهئ کتابهای حال خوب کن ازم میپرسن بین پیشنهادهام #سفرنامههای منصور ضابطیان هم هست. البته که خیلی هم سفرنامه نیستن. ولی یه حال خوشی دارن. بعد از سقوط هواپیمای اکراین این کتاب رو دست گرفتم که بخونم. نیاز به حال خوش داشتم. اما هیچلذتی ازش نمیبردم. نمیفهمیدم کتاب رو. به مریم گفتم.(مریم روانشناسه... از نوع دکترش نه کارشناس) گفت حالا نخون. بذار برای بعد. اون بعد امشب بود. #بی_زمستان رو دست گرفتم و دوباره از اول شروع کردم به خوندن. خوب بود. حال خوش کتاب رفت توی جونم. ولی دوست داشتم جزئیات بیشتری بخونم. آدمهای بیشتری ببینم. و خیلی چیزهای دیگه. اما چون یادداشتها مربوط به سه کشور #تاجیکستان #آذربایجان و #گرجستان بود، طبیعتاً مجال زبادی برای پرداخت بیشتر نداشت. اون هم با قیمت این روزهای کاغذ. ولی خوندنش خالی از لطف نیست. آدم کنجکاو میشه دربارهئ این سه کشور #مطالعه کنه و بیشتر بدونه. حتی شاید مثلاً یه برنامهئ #سفر بچینه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.