یادداشت کوثر دماوندی

        شیطان داستان جوانی ست به نام یوگنی که با مادرش تو روستای اجدادی زندگی میکنه و سعی میکنه تا املاک پدری رو آباد کنه و نگه داره. در زمان مجردی با زنی شوهر دار ارتباط برقرار میکنه و بعد از ازدواج این ارتباط کاملا قطع میشه. اما ب بهانه های مختلف این زن جلوی زندگیش سبز میشه و یوگنی بر سر دوراهی وفاداری و خیانت مردد می مونه. توی کتاب ما دوتا پایان میبینیم . من هر دوپایان رو دوست داشتم. ولی همیشه برام سوال چرا توی داستان های روسی همیشه زن عامل فتنه و یا خود شیطان هستش، این بی مهری به زن از چی نشات میگیره؟ زن ها تو اکثر داستان های روسی یا دلربا و خیانت کارن یا مطیع و ساده لوح .
      
12

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.