یادداشت حامد علی بیگی
1401/1/21
در دوره ای که همه ی ادبیات ها ضد جنگ شده اند و روح حماسه را در انسان خفه کرده و با چنگال های هراسناکشان ،ترس از ظلم ستیزی را در مردم نهادینه میکنند ، تصمیم گرفتم کتابی معرفی کنم که شاید اندکی لذت سلحشوری را در خواننده زنده کرده و شروعی باشد برای مطالعه ی این قبیل کتاب ها . . اگر فیلم revenant را دوست داشته باشید ، احتمالا «داستان یک انسان واقعی » را هم دوست دارید . «داستان یک انسان واقعی» سرگذشت یک حماسه است . حماسه پرشوری که با یک جنگ هوایی آغاز میشود و با یک جنگ هوایی به پایان میرسد . حماسه ای روسی که خواننده را تا لحظه ی به پایان رسیدن کتاب رها نمیکند ، با جان و خون او می آمیزد و در آخر روح حماسه را در او زنده میکند . . داستان، سرگذشت خلبانی روس است که در یک نبرد پر زد و خورد هوایی با آلمانی های نازی ، هواپیمایش هدف قرار گرفته و سقوط میکند . او که قبل از زمین خوردن هواپیما ، اجکت کرده در جنگل هایی که جزء خاک آلمان است به زمین میخورد . با اینکه هر دو پایش میشکند برای اسیر نشدن به دست آلمانی ها تصمیم میگیرد به سمت خاک شوروی حرکت کند ... . این کتاب را اولین بار یکی از دوستانم بهم امانت داد . یادم است کتاب را از بس به این و آن داده بود ، زهوارش در رفته بود . شیرازه اش از هم پاشیده بود و وقتی بازش میکردی ،کاغذهای شنبه یکشنبه اش مثل دل و روده ی گوسفند قربانی میزد بیرون . یادم نیست چقدر طول کشید ولی فکر نمیکنم بیش تر از سه روز شد که تمامش کردم . سه روز در اوج درس و امتحان ، کتاب را میخواندم و دلم نمی آمد زمین بگذارمش . بعد از اینکه به دوستم تحویلش دادم مدتها کتابفروشی های شهر را میگشتم تا بخرمش و در آرشیو شخصیم داشته باشمش ولی نبود که نبود . . چند سال بعد توانستم یک نسخه قدیمی صحافی شده اش را پیدا کنم.
6
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.