یادداشت محدثه دلنواز

                یک رمان اجتماعی، به تمام معنا؛ که گروه سنی دارد، +۱۶.
رمان بلند برج سکوت، سه‌جلدی است و کتاب اول‌ش، از مستراح و آزمایش اعتیاد شروع می‌شود.
راوی اول‌شخص است، حرمله‌ی هیچ‌آبادی! پسری که کارشناسی ارشد خوانده و مانده پایان‌نامه‌اش. اما دانشگاه را نیمه رها می‌کند، چراکه با نشئه‌خوری نمی‌شود درس خواند.
زبان راوی، آشنا و بسیار به‌جاست و شخصیت راوی را به مخاطب معرفی می‌کند. انگار پشت این نوشته‌ها، آقای منایی ننشسته، که خودِ شخصیت اصلی آن را قلم زده!
فلاش‌بک‌ها، پیوند داستان‌ها و تعریف‌شان توسط راوی، استادانه و جذاب است.
فصل‌ها کوتاه‌اند و بی‌عنوان. شخصیت‌ها غالباً بی‌اسم‌اند و با القاب.
استفاده از ضرب‌المثل‌های به‌جا،
و توضیح جزئیات و فضاسازی، همراهی با شخصیت‌ها را ملموس‌تر کرده.
.
اشراف نویسنده به مقوله اعتیاد و مواد مخدر و محرک، قابل‌تحسین است.
اما رمان، تنها به مضمونی که معروف شده است یعنی اعتیاد، خلاصه نمی‌شود، گویا سالیان سالِ یک جامعه در مسیر زندگی شخصیت اصلی و در قاب نگاه او و دنیای‌ش از کودکی و هیچ‌آباد، تا بزرگسالی و اتفاقات ریزودرشت‌ش؛ و هم سیر نزولی و زوال ذره‌ذره‌ای شخصیت‌هایی که گرفتار اعتیادند را با جزئیات و بی‌گل‌درشت ترسیم می‌کند.
در کنار زندگی راوی، داستان آدم‌هایی را می‌خوانیم که اگر چشم بچرخانیم می‌بینم‌شان.
و اما با تمام تلخی‌های قصه، گاهی لب به لبخند باز می‌شود و شیرینی‌اش می‌رود زیر زبان.
.
اثری که برای قشر نویسنده و نوقلم، کتاب درس است و کارگاه داستان.
به‌نظر من گویا روی جمله‌به‌جمله‌اش تأمل شده. و هم روی عنوان بکر و فکرشده اثر: برج سکوت؛ که در ابتدای کتاب سوم، بیشتر از آن گفته می‌شود.
.
جدای از بخش تألیف، ویراستاری کارشده‌ای هم دارد و هم طرح جلد خوب.
.
.
.
پ.ن۱: هر کتابی، و قلم هر نویسنده‌ای، سلیقه خودش رو داره؛ اما تابه‌حال نشنیدم که کسی برج سکوت رو نپسندیده باشه. به‌گمانم بعید می‌دونم، این رمان تا همیشه در ذهن مخاطب داستان‌های اجتماعی باقی نمونه.
.
پ.ن ۲: با چنین قلمی، با چنین داستانی، با چنین پرداخت داستانی، با چنین مضمونی، و با چنین شخصیت‌پردازی قوی‌ای؛ حق این رمان نیست که چاپ دوم باشه.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.