یادداشت محدثه سهامی

        ✨از دیدن و از خواندن✨:
"دختری در قطار "

راشل عادت داره موقع سفر تقریبا هر روزه‌اش با قطار ، موقع توقف بین راه از پنجره به بیرون خونه ای که کنار ریله نگاه  و راجع به آدمای اون خونه خیال پردازی کنه و حتی تو ذهنش واسشون اسم انتخاب می‌کنه.
تا اینکه یک روز تو خبرها می‌خونه که زنی که تو اون خونه زندگی می‌کرده گم شده.
اونم درست فردای روزی که راشل تو همین محله پیاده میشه و اتفاقاتی واسش میفته که فردا صبحش چیزی ازش تو خاطرش نمی‌مونه!
آیا گم شدن اون زن ارتباطی با راشل داره؟! 

از ضعیف ترین کتاب‌هایی بود که در ژانر معمایی و جنایی می‌خوندم.
فقط فقط ادامه می‌دادم که تموم شه و ببینم چی می‌شه در آخر‌.
اولاش امید داشتم که رفته رفته بهتر شه اما نشد . آخرای کتاب و وقتی قضیه مشخص شده بود هم زیادی کش پیدا کرد.
لحظه ای نداشت که بگی  نفسم بند اومد و موهای تنم سیخ شد . اتفاقات داستان عجیب بودن ولی غیر منتظره نه.
نویسنده سعی کرده بود با روایت داستان از زبون سه نفر ، پیچیده ترش کنه اما نه پیچیدگی که باعث جذابیتش بشه.
تکلیف یک سری چیزا هم که تا آخرش مشخص نشد مثل لباسای کنار ریل ...
خلاصه راضیم نکرد اصلا.
      
24

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.