یادداشت دشت پارسوا
1403/10/3
در دیدگاه ژنت آثار ادبی وجود مستقل و مخصوص به خود ندارند و با متون قبل از خود در ارتباط هستند. بینامتنیت ارتباط این متون را بررسی کرده میزان تاثیرپذیری آنها را مشخص میکند. براساس نتایج تحقیق، عزیزی با استفاده از سرمتنیت، با متن قبل از خود ارتباط برقرار کرده است و انواع ادبی مختلفی را مثل فانتزی، سنّت شفاهی، اسطوره، افسانه، معما و عاشقانه، با استفاده از سرمتنیت به اثر خود راه داده و با استفاده از بیشمتن مشخصات خاص خود را به آن بخشیده است. عزیزی با پیروی از شیوهی داستاننویسی مدرن در فضا و پیرنگ داستان، تغییراتی به وجود آورده است که سبب نوآوری در داستان شده و این اثر را به اثری با ویژگیهای مخصوص خود تبدیل کرده است. برای نمونه نویسنده در این داستان با اشاره به دوجنبهی متفاوت اسطورة آب، فانتزی خود را ملّی ساخته است. از یک سو به حیاتبخشی و پاکی آب و چشمهی زندگانی اشاره کرده است و از سوی دیگر یادآور اسطورهی ایزدبانوی آبها، آناهیتا است. در این داستان به اساطیر دیگری نیز مثل سیمرغ، دیو تاریکی، ایزد مهر، جهیکا، دیو مرگ، گنگدژ ، مشی و مشیانه، شهد زندگی و ...نیز اشاره شده است. نویسنده همچنین از تراژدی نیز به عنوان یک نوع ادبی در داستان خود بهره گرفته است تا مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد و این نوع ادبی در داستان رولینگ مشاهده نمیشود. به طور کلی میتوان گفت که عزیزی اگرچه در ورود انواع ادبی به متن خود از اثر رولینگ بهره گرفته، اما با استفاده از بیشمتن فرهنگ ملی خود را وارد اثر کرده به آن جنبهای بومی بخشیده و این اثر را متمایز از نمونه غربی خود ساخته است. مقالهی «تحلیل تطبیقی مجموعه دشت پارسوا نوشته مریم عزیزی و هری پاتر با تکیه بر بینامتنیت نوع» محل انتشار : دوفصلنامه ادبیات تطبیقی، دوره: 15، شماره: 29 ـ 1402 نویسندگان : زینب شیخ حسینی، دانشیار دانشکده حضرت نرجس دانشگاه ولیعصر ـ رفسنجان آرزو پوریزدان پناه کرمانی، دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی یزد لینک مقاله در سیویلیکا: https://civilica.com/doc/1941600 اینترنت و فضای آزاد فرصت مغتنمی برای افراد مختلف فراهم کرده تا نظر خود را در مورد آثار مختلف ادبی ابراز کنند. اما این میان تنها نظر کارشناسان، پژوهشگران و منتقدین ادبی ارزش واقعی آثار را تعیین مینماید و طبعا دیگران صرفا میتوانند سلیقه و نظر شخصی خود را در مورد آثار بیان نمایند، چرا که سلایق و نظرات طبعا تحت تاثیر میزان آگاهی، سواد، فرهنگ، سن و سال و احساسات شخصی همواره دستخوش تغییر است و نمیتواند از مبنایی علمی برخوردار باشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.