یادداشت

شب های بی ستاره
        شب های بی ستاره،اولین کتاب و در واقع اولین ستاره مرضیه نفری ست.یک روایت دفاع مقدس دخترانه...از روز های جنگ و روزمرگی های دختران نوجوان آن روز ها میگوید.ستاره شخصیت محوری داستان قرار است خانمانه تر رفتار کند و این تغییر از اولین لحظه که مخاطب با او آشنا می شود شروع میشود..روایت ستاره روایتی چند وجهی ست.مخاطب با بیان داستان خواهرش که عقد کرده پسری ست که جبهه رفته و از او خبری نیست،مادری که پا به ماه است به امید اینکه فرزندش پسر باشد و حتی نقش های مختلفی چون بابا و  خاله و عمه و میرازیی و ... به شخصیت ستاره پی میبرد و در واقع پیدا نمودن خط روایت زندگی ستاره از میان چندین روایت برای مخاطب بسیار ساده است.عشق در نوجوانی و مخصوصا در بحبوحه جنگ و پشت جبهه،نه تنها عشق به معنای اخص نیست ،که تنها ابزاری ست تا ستاره بتواند خود را خانومانه تر نشان دهد.نه تنها از این حیث هیچ آسیب تربیتی ندارد،عشق های درگیر شونده،دوستی های منحرف کننده ،جانبداری یک طرفه،بی احترامی به پدر و مادر و خواهر ها،رسیدگی افراطی به ظاهر و ...را به خوبی با ادبیات نوجوانی با قلم نرم و روان،از نوجوانی نفی میکند.داستان صمیمی ست.با ستاره که شخصیت خاکستری داستان است ،همراه میشویم.با او خوشحالیم، گریه میکنیم،عاشق میشویم ...همراهی یک راهنما به نام خانم فهیمی که خود همسر شهید است و دستی در تدارکات غذا و لباس و پتو و... در پشت جبهه دارد ،خود موید آن است که برخورد و نوع تعامل برخی انسان ها ،گویا انسان را به مسیر اصلی راهنمایی میکند.ستاره در تعامل مستقیم با خانم فهیمی ست و در کنار او مشغول به کار است و بسیاری از شناخت های ریز و درشت زندگی اش به همین دوره مربوط میشود.اما در این بین روزمرگی های زیادی در ارتباط با کار با خانم فهیمی بیان میشود که گویا به خط اصلی روایت خدمتی نکرده است .شب های بی ستاره روایت زندگی بی غل و غش یک خانواده عادی ست.کتاب خوبی ست.از آن دست کتاب هاست که تا مدت ها با ستاره همذات پنداری میکنیم و از زاویه او به دنیا نگاه میکنیم.ستاره از آن شخصیت هاست که نویسنده به خوبی او را درونی سازی کرده است.ویژگی های منحصر به فرد او مثل نوشتن با انگشت در هوا  و خیال که در بخش های مختلف کتاب ،به آن اشاره شده شاید به درون گرا بودن او نیز اشاره دارد.از ابتدا سیر روایت ‌کند است اما هر چه اتفاق و گره در روایت باید باشد،اواخر کتاب وارد میشود.تمام خرده روایت ها ثمر میدهد و یک پایان ایرانی جذاب روایت میشود.در مجموع با وجود تمام نقد های بیان شده،روایت دخترانه ی متفاوتی از دفاع مقدش است.بخوانید و لذت ببرید.
"همیشه فکر میکردم خانم فهیمی و بقیه  ی زن های شهید ،از شهیدشدن شوهرهایشان خوشحال می شوند و افتخار میکنند.نمیدانستم در خانه هایشان،در تنهایی هایشان هق هق گریه میکنند.با انگشتم توی هوا نوشتم:"تنهایی سخته...""
      
8

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.