یادداشت مهدی لطف‌آبادی

هدا گابلر
        نمایشنامه‌ی هدا گابلر آخرین نمایشنامه‌ی ایبسن در سیر نمایشنامه‌های رئالیستی-ناتورالیستی‌شه و بعد از اون به نمایشنامه‌هایی مدرن‌تر و با به قول بهزاد قادری هنر ناب می‌رسه. که مشخصه‌ی ظاهری نمایشنامه‌های گروه اول حضور در یک خانه و یک صحنه‌ی مشترکه (که از تئاتر ایبسن و استریندبرگ وارد سینمای صامت آلمان و بعدها سینمای برگمان می‌شه و به کامرشپیل شهرت پیدا می‌کنه)... با اینکه تعاریف زیادی از نمایشنامه‌های متأخر ایبسن می‌شه اما من علاقه‌ی زیادی به آثار «هنر ناب» ایبسن ندارم... نمی‌دونم چرا... شاید به خاطر این که من ایبسن رو با خانه‌ی عروسک و اشباح شناختم و انتظار چنین نمایشنامه‌هایی ازش دارم... و یا شاید به خاطر اینکه به عنوان یه دانشجوی تئاتر از لحاظ فنی علاقه‌ای به تغییر صحنه در نمایش ندارم و یا خیلی علل دیگه! به هر حال پس از مدت‌ها یه کار رئالیستی-ناتورالیستی از ایبسن خوندم که سر شوقم آورد... و چقدر عجیب بود این شخصیت هدا گابلر!!!
      
5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.