یادداشت سید حسین مرکبی

        روایت اول کتاب را خوندم و به سبب ابطال‌ناپذیر بودن انداختمش کنار.
مقدمه بدون این‌که مطلع باشم یا اسمم در شناسنامه‌ی کتاب باشد، مطلبی است با ترجمه‌ی من ولی حتی ترجیح دادم از لیست کتاب‌هایم هم حذفش کنم.
این طوری نمی‌شود تربیت کرد. نمی‌شود انسان ساخت. نمی‌شود انسان بود. حد اقل من نمی‌توانم.
شکست از این بدتر؟ یک عده به یک دلیل (که فعلا فرض می‌گیریم نمی‌دانیم چیست) رفته‌اند جانشان را داده‌اند، آن وقت ما چنین کتابی درباره‌اش می‌نویسیم؟ این به معنای نابود کردن همه‌ی هدف آن‌ها نیست؟ نمی‌خواهیم اقناع را یاد بگیریم؟ نمی‌خواهیم به شعور مخاطب احترام بگذاریم؟ نمی‌خواهیم از زبان خصوصی دست برداریم؟ واقعا آن افراد برای این چیزها رفته‌اند جان داده‌اند؟ این‌قدر سخیف؟ این‌قدر ارزان؟ این‌قدر بی‌دلیل؟
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.