یادداشت فاطمه سادات امامی
1403/2/6
کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد! پایان🌿 ۶ ۰۲ ۰۳ درسی که از متن مهزاد الیاسی گرفتم توی دو کلمه خلاصه میشه: (روراست بودن با خود) شاید بشه اسمشو گذاشت خود افشایی. بنظرم نویسنده کتاب کاملا با خودش،احساساتش و تجربه هاش شفافه. هیچ سانسوری روی خودش اعمال نمیکنه گرچه ممکنه انتشارات سانسور جزیی روی متنش وارد کرده باشه... شیرینی این کتاب به دهنم مزه کرد؛ نه به خاطر روایت مهزاد از مرگ، سفر یا برداشت های خودمحق پندارش از فرهنگ ایران و جهان،زن بودن و مذهب. این کتاب رو دوست دارم چون روایت های آدمی رو خوندم که با خودش صادق بود. بنظرم رمز اثربخشی یه متن دقیقا همینه؛ اینکه از عمق وجودت باشه و بتونه اون احساسات پنهانیت رو به کلمه تبدیل کنه. اگه کسی بتونه روایت هایی شبیه به این، از تجربه زیستش بنویسه خیلی هنر کرده، چون تونسته کلمات صادقش رو از لایه ها و حجاب های مختلف ذهن و عقلش بکشه بیرون. به افتخار آدم هایی که خودشون و تجربه هاشون رو پذیرفتن و به رشته تحریر در آوردن کف میزنم و مهزاد یکی از اون آدماست... این شب ها که همزمان با خوندن این کتاب روزنوشت مینوشتم به این فکر میکردم که من نه در روایت نویسی و جستار، توی همین روز نویس هام چقدر با خودم شفافم! و چقدر خودمو سانسور میکنم. بنظرم همه ما باید دفتری داشته باشیم تا کلمه های درونی مون رو با با اعتماد کامل روی ورق های سفیدش حک کنیم. شاید روزی به این تبحر رسیدیم که از دلش جستار یا روایتی دربیاریم؛ روایت ما از پنجره ای که رو به دنیا باز کردیم❤️ ┄┅─═◈═─┅┄𑁍┄┅─═◈═─ ▣⃢🪴 @Anne57
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.