یادداشت ماهنامهی شهر کتاب
1400/12/8
شِکر است و شکّر؛ دربارهی جوانیها، اثر بیژن الهی جوانیها منتشر شده است، با نشر بیدگل و با همان شکل و شمایل خلاق باقی آثار این نشر. این مجموعه، که اولین تجربههای شعری بیژن الهی شاعر و مترجم و نقاش را شامل میشود ـ و بهقول خودش «شعرهای جوانم» است ـ آثار سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۱ اوست و بعدتر میان همین شعرهاست که دفتر شعرِ «دیدن» را گزینش و گردآوری میکند. الهی از نوجوانی به زبان و فرهنگ فرانسه علاقهمند بود و حتی قصد داشت به مدرسهی هنری معروف بوزار برود، که نتوانست. اما به زبان فرانسه تسلط داشت و همین موضوع، همراه شده بود با دغدغههای زبانورزانهی او و محصولش ترجمهی «اشراقها» اثر آرتور رمبو، «ساحت جوانی» اثر هانری میشو و ترجمههای از تی. اس. الیوت، کاوافی، ماندلشتام و فردریش هولدرلین و تعدادی دیگر شد. شعرشناسان بیژن الهی را متعلق به گروهی موسوم به «شعر دیگر» میدانند که پرویز اسلامپور، بهرام اردبیلی، هوشنگ چالنگی و تعدادی دیگر از شاعران و مترجمان نیز از همین جریان شعری برخاستهاند. خلوت گزیدن شاعر و دوری از محافل پررونق زمانهی خودش ـ حتی همین حلقهی شعری که به آن تعلق داشت ـ از خصایصی است که به نظر میرسد در نوع کار ادبی و هنری او مؤثر بوده. به این هم باید اشاره کرد:در اینکه ترجمههای الهی را میتوان بازسرایی شعرهای دیگران دانست یا ترجمهی صرف، بحث است. آنهایی که در سالهای اخیر و غالباً پس از مرگ بیژن الهی با او و آثارش محشور شدند، خوب میدانند او همانطور که در شیوههای ترجمه و برگردان فارسی آثار دیگران مدام تجربههای فرمی نو میکرد، در شعرهای خودش نیز فرمهای پیشین و کهنه را به بازی میگرفت و همهی اینها را همزمان میکرد با رسمالخطی گاه از بن متفاوت، تا جایی که در آغاز یا انجام بعضی از آثارش توضیحی در مورد رسمالحط یا روش خواندن آن کتاب آمده، که باید خواند و با آن همراه شد. اما به آنها که اولین بار میخواهند با جوانیها بیژن الهی را بشناسند، باید گفت تجربهی خواندن این کتاب غوطهور شدن در بازیهای ذهن و خیال و کلمات بدیع و هنرمندانه است، و لازم است بیتوجه به جریانهای شعری عالب حال شعر فارسی به سراغش بروند و در یک کلام، خواندنش کیفور شدن از ظرفیتهای زبان فارسی است؛ همان که شِکر است و شکّر. نشر بیدگل، پیش از این، «دیدن»، «حلاجالاسرار؛ اخبار و اشعار»، «بهانههای مأنوس؛ فلوبر، پروست، جویس، نابوکُف»، و «نیّت خیرِ؛ فارسی اشعار فردریش هلدرلین» را منتشر کرده که هر کدام عطر مخصوص خود را دارند. به قلم بابک بیات، ماهنامهی شهر کتاب، شمارهی دوم، سال ۱۳۹۴.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.