یادداشت

منتقد کوچک
        داستان گلادیس گتسبی، دختری که عاشق غذا و آشپزی کردن هست و آرزو داره وقتی بزرگ شد برای بزرگترین روزنامه کشور نقد غذا بنویسه و برحسب یک اتفاق در یازده سالگی منتقد غذای روزنامه میشود و مجبور هست این موضوع را از همه پنهان نگه دارد. یک داستان نرم و شیرین و خوشمزه با پرداخت خوب و شخصیت‌های دوست داشتنی و نوجوانهایی که کارهاشون به سنشون میاد. داستان نگاهی هم به رژیم غذایی بچه‌ها داره که خب چون مربوط به آمریکا است به ما هیچ ربطی نداره، من که دور و برم مادری ندیدم که هر روز به بچه‌اش فست‌فود بده یا کسی که دختر یازده ساله رو مجبور کنه فقط سالاد بخوره تا توی لباسهاش چاق به نظر نیاد. اگر عاشق غذا هستید لذت بیشتری از کتاب خواهید برد و بعضی از غذاها حتما شما رو وسوسه میکنن. خودم که تصمیم گرفتم حتما یک بار گاجارکا حلوا درست کنم و شاید پای بلوبارب. 
دنیای رمان نوجوان برای من خیلی ناشناخته است. زمان نوجوانی خودم هیچوقت این مدل کتابها رو نخواندم، فکر میکنم اونموقع خیلی هم نبودن و یک راست رفتم سراغ رمانهای بزرگسال و داستهای نوجوان را بیشتر با فیلم‌ها تجربه کردم. الان که بچه‌هام دارن بزرگتر میشن و به دنیای نوجوانی نزدیک‌تر سعی میکنم بیشتر از این کتابها بخوانم و نقدها و بلاگرها و انتشارات و دنبال میکنم تا بتونم راهنمای بهتری برای اونها باشم. این کتابها رو دیگه نمیشه با یک تورق سریع کنار قفسه کتاب زیر و بمش و فهمید. ولی هنوز وقت خواندنشون نمیدونم معیار خوب بودنشون چی هست؟ نوجوانها چی و دوست دارن؟ قراره چی رو بهشون یاد بده و چجوری آنها را برای مواجهه با دنیای بزرگسالی آماده کنه؟ یا شاید فقط میخواد بگه که اونها توی دنیای خودشون و با مشکلاتشون تنها نیستن؟گاهی هم فکر میکنم بیشتر والدین مخاطب این کتابها هستن، مثل بعضی از کتابهای کودک. خلاصه که این روزها وسط دنیای رمان نوجوان سرگردانم که البته کاملا راضی‌ام از این وضع.  
پ.ن. راستی این کتاب دو جلد دیگه هم داره
      
6

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.