یادداشت طناز

        «شاید وقتی در نهایت غمتان را نادیده نگیرید ،چنین چیزی نصیبتان می‌شود . اعماقش٫ وسعتش و قطرش را درک می‌کنید. می‌فهمید که در نهایت ٫ از میان این دو راه کدام را انتخاب کرده‌اید ؛ از کنار غمتان رد شد‌ه‌اید یا با آن کنار آمده‌اید.»

«می‌دونم که خوبی ٫فقط نگرانتم. حس ‌می‌کنم داری چیزی رو از دست می‌دی که بعدا دیگه نمی‌تونی به دست بیاری .»

«زندگی ناپایا بود و من همچنان دنبال راهی بودم تا طوری بگذرانمش که دوباره مرا شاد، سرشار و خوب کند . نمی‌دانستم آن راه چیست ،هنوز نمی‌دانستم.»

«منظور من درباره ابدیت هم همینه . ممکنه ابدیت هر کدوم از ماها توی یه ساعت تموم شه ، یا می‌تونه هزار سال ادامه پیدا کنه . هیچ وقت نمی‌شه به طور قطع دونست برای همین بهتره از هر ثانیه‌اش استفاده کنی .»

« حقیقت اینه که هیچی تضمین شده نیست .برای همین،نترس.زنده باش.»

«فقط صرف اینکه یه نفر خوشگله دلیل نمی‌شه که آدم خوبی هم باشه یا برعکسش من خیلی علاقه‌‌ای به ظاهر آدم‌ها ندارم از نقص ها خوشم می‌آد. به نظرم باعث می‌شن چیزهای مختلف جالب بشن.»

«چیزهای واقعی بی‌نقص نیستن . اما تا وقتی که یه چیزی هرگز حتی شروع هم نشده ، اصلا لازم نیست نگران تموم شدنش باشی .یه پتانسیل بی‌نهایت داره.»

«حس کردم این کار درست است . نه فقط رفتن ، بلکه نحوه انجام دادنش هم ، بدون پشیمانی ٫ بدون دودلی .»

«غم و اندوه نقص و کاستی نیست.  غم و اندوهه که باعث می‌شه ماها انسان باشیم . »

«مسئله همین است.هیچ وقت نمی‌دانید ابدیت چندین چیز مختلف است .همیشه تغییر میکند . ابدیت همان چیزی است که همه چیز به آن بستگی دارد ابدیت میتواند بیست دقیقه ،صدسال یا فقط این لحظه و یا هر لحظه دیگری باشد که آرزو می‌کنیم بیشتر و بیشتر طول بکشد. اما تنها یک حقیقت درباره ابدیت هست که واقعا اهمیت دارد و آن هم این است ؛ابدیت دارد اتفاق می‌افتد.»


من عاشق کتاب های هستم که مسئله های بزرگ رو بهت یاد نمیده و از تو اون کتاب قرار نیست پرسش های بزرگ راجب زندگی جواب داده بشن 
صرفا راجب الانن راجب لحظه های کوتاه زندگی و استفاده کردن ازشون 
راجب احساسات ریز و درشت 
من عاشق حسی هستم که کتاب‌های این چنینی بهم میدن 
ارزشمند بودن ثانیه های که به چشم نمیان.