یادداشت Nothing

Nothing

1400/11/14

دروازه مردگان؛ قبرستان عمودی
        ●"دروازه مردگان " 

جلد اول: قبرستان عمودی.  




دروازه مردگان شاهکاری است از حمید رضا شاه آبادی، که در سه جلد مارا در دنیای تلخ و شیرین خودبه دنبال می کشد. 
آقای شاه آبادی در رشته تاریخ تحصیل کرده اند و می توان علاقه ی بسیار ایشان به تاریخ را در کتاب " لالایی برای دختر مرده" که ماجرایی تلخ  ودردناک از دوران دختران قوچان بوده است و همینطور در کتاب " دروازه مردگان " مشاهده کرد.
 
از آثار ایشان می توان به کتاب های: هیچ کس جراتش را ندارد،  موزی که می خندید، وقتی مژی گم شد، لالایی برای دختر مرده و ...اشاره کرد.

رمان های شاه آبادی،  سبک خاص خودرادارند. ماجراهایی گاه خیالی و گاه واقعی، هولناک و غم برانگیز، در دل واقعیتی تاریخی جای گرفته اند . هر فصل ازکتاب های ایشان  از زبان یکی از شخصیت داستان است.
خط داستانی ایشان پراز پستی ها و بلندی هایی است که مانند موجی عظیم مارا با خود در  دریای مجذوب کنده خود، غرق می کند.
شخصیت های اصلی ایشان، نوجوان هایی هستند که یاخود درگیر ماجرایی شده اند . و یا شاهد وقوع ماجرایی بوده اند. نوجوانانی که هیچ کدام قهرمانانی عجیب  نیستند.
همه، نوجوانانی ساده اما شجاع در ماجراهای کوچک و بزرگ داستان هستند.

"دروازه مردگان " ماجرایی تلخ و هولناک است که  در دوران قاجار،ناصرالدين شاه،  روی می دهد و شخصیت های داستان،شخصیت هایی واقعی در آن دوران هستند.
داستان در دو زمان گذشته و حال روی می دهد. 
"مجید"نوجوانی در زمان حال که درابتدا طرح اصلی داستان را برای ما شرح می دهد؛ در تهران که پدرش نقاش هست و نقاشی هایش اشاره به دوران قاجار دارند. و
" رضا قلی میرزا " در زمان گذشته، که داستان اصلی را برای مابه تصویر می کشد.
 
برخی از نقاط قوت این کتاب  که باعث تاثیر گذاری بیشتر در آن شده است؛ 
داستان در فضای قاجار و توضیحاتی در این باره رخ می دهد اما قلمی قابل فهم و ساده برای مخاطب نوجوان دارد.
 علاوه بر داستان فوق العاده ی این کتاب شاه آبادی در این کتاب سعی کرده است به  نوعی تلاش و فعالیت های "میرزا حسن خان رشیدیه " به عنوان پایه گذار و بنیان گزار احداث مدرسه نوین در ایران اشاره کند. 
 یکی از عناصر مهم این داستان،  اشاره به شیوع بیماری وبا در آن دوران  داردو به نوعی سعی در تغییر باور و اعتقادات  نادرست  مردم راجع به شیوع بیماری  در آن دوران .




من جهان مردگان رادیده ام، چیزها دیدم که حتی کسی جرات شنیدنش را ندارد.


ماجرا از زمانی آغاز می شودکه مجید نامه هایی از سال ها پیش که قرار براین است که کولاژی برای تابلوی جدید پدرش  شوند، پیدا می کند و شروع به خواندن  ماجرا می کند. 
نامه ها از زمانی می گویند که " رضا قلی میرزا " ماجرای زندگیش را از طریق نامه ای برای  مدیر مدرسه دارالفنون بازگو می کند. 
می گوید  در شش سالگی همراه باپدرو مادرش سوار بر گاریی بوده اند و او  برروی پای پدرش خواب بوده است . وقتی که چشمانش را باز می کند، خودش را میان غریبه ها می بین. یکی از همان غریبه ها، مردی لاغرو تاس می گوید که پدرو مادرش رضا قلی  را به او فروخته اند.
 دنیا بر سر رضا قلی آوار می شود. اما دیگر کاری از او ساخته نیست. 
گاری به تهران می رسد و وارد محله ی عود لاجان می شود. 
مرد تاس و تندخو رضاقلی را به عمارتی خوفناک، عمارت نویان خان (که باهرکس که دشمنی داشته است ، آن را لای جرز دیوار های خانه ی در حال ساختش همین خانه ای که  درواقع قبرستانی عمودی است . و زندگی رضا قلی را به کلی تغییر می دهد؛می گذاشت. )در کوچه  صاحب دیوان می برد.
وارد می شوند.حوضی سیاه رنگ با آبی غلیظ مانند به غیر،که مثل دهان یک مرده وسط حیاط خودنمایی می کرد. 
مرد اورا به اتاقی کوچک می برد که در آن بیست پسر بچه هم سن و سال خودش در آن نشسته اند.

...

امیدوارم این کتاب فوق العاده مجذوب کننده را بخوانید و در ادامه با ماجرای هولناک و عجیب "مجید "و "رضا قلی میرزا " با آنان همراه شوید.
      
3

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.